۱۳۸۹ شهریور ۱۸, پنجشنبه

طلوع و غروب نادر شاه(کتاب ماه تاریخ مرداد 89)

محمود محبی، خورشید کلات،طلوع و غروب نادرشاه افشار، مشهد ،یاس،1388،1136صفحه،2جلد19800تومان
مقدمه
سلسله حوادث قرن دوازدهم از شورش محمد افغان و سقوط اصفهان و حوادث بعدی ان و بر امدن نادر و پیروزی های بزرگ و سر انجام غم انگیز و عبرت اموز او بی شبهه یکی از چهار پنج فصل دردناک تاریخ ایران است که تاثیرات ژرف و گسترده ای در حوادث قرن های بعد و ساخت جغرافیایی و فرهنگی ایران و سرنوشت ملت ایران داشته است.( هروی :1384،25)
نادرشاه افشار سر سلسله شاهان افشاریه، در 28 محرم 1100 هجری متولد شد در 24 شوال 1148 در چهل سالگی تاجگذاری کرد و در 11 جمادی الاخری 1160 مقتول شد. "اجداد نادر از طایفه قرقلوی افشار بودند و قبیله اش مانند سایر قبایل در نواحی خراسان ییلاق و قشلاق می کردند و زندگی بدوی داشتند "( رضا زاده شفق :1339،17)
رمان "خورشید کلات" ،تاریخ دوره این شاه ایرانی است که از مرگ شاه سلیمان صفوی و بر تخت نشستن  شاه سلطان حسین صفوی آغاز و تا مرگ نادر و جلوس شاهرخ شاه ادامه می یابد .
اهمیت نادر شاه در تاریخ ایران به این دلیل است که دردوره ای پر هیاهو که از هر طرف بر ایران تاخت و تاز می شد ، وی با رشادت های خود ناجی ایران شد و در جنگ های پیاپی خود افتخاراتی برای ایران به ارمغان اورد که او را به یکی از بزرگترین شاهان تاریخ ایران بدل کرد و فتوحات او مشهور تاریخ شد .
درباره نادر شاه و زندگی و جنگ های وی کتاب های فراوانی توسط نگارندگان ایرانی و مستشرقان نوشته شده است، که تفاوت هایی اندک انها مربوط به نگرش مولفان به نادر و پیشینه ایران و تاثیر از افسانه ها ی ایرانی و نوع اعتقادات انان است .
در نگارش "خورشید کلات" از کتاب تاریخ عالم ارای نادری استفاده شده است . این تاریخ همانند عالم ارای عباسی ونوشته های دیگر دوره صفویه خالی از اغراق و افسانه نیست . بین برخی مطالب این کتاب با نوشته های مورخان دیگر تفاوت هایی هست که با توجه به اینکه رمان مورد بحث نیز از این کتاب بهره گرفته این تفاوت ها در این رمان نیز وجود دارد؛ به همین دلیل مشخص کردن برخی تفاوت های منبع مورد استفاده با تواریخ دیگر و همچنین دیدگاه مولف ان ،ضروری به نظر می رسد .
درباره مولف "عالم آرا" گفته اند:"از مردم ساده و عادی زمان خود بوده و کتاب خود را به زبان ساده و بی پیرایه به زبان محاوره عصر خود نوشته که چندان فرقی با زبان گفت وگوی امروز ما ندارد".( هروی، مقدمه) پذیرفتن این مطلب که مولف کتاب تاریخ از مردم عادی باشد مشکل است به ویژه اینکه گفته می شود "قسمت عمده کتاب خاطرات و مشهودات مولف یا روایت از شاهدان عینی حادثه است که برای کتاب دوستان خواندنی و شیرین و دلپذیر است و برای محققان زبان و تاریخ و فرهنگ ایران منبع دسته اولی است که نکته های ارزنده نادری در بر دارد."( همان)  همچنین گفته شده: "مولف کتاب از قزلباش های مرو است و پدرانش از قاجارهای نواحی ولایت تبریز بوده اند که شاه عباس انها را از تبریز به مرو کوچ داده است ...این بستگی خانوادگی سبب شده است که مولف در هر مناسبتی دلاوری های سرکردگان و سپاهیان قاجار را می ستاید و نیز کلمه های ترکی معمول در اذربایجان به کثرت در سراسر کتاب او هست . (همان) از طرفی گفته شده: "محمد کاظم یک ایرانی ساده نه عالم است که ... شاهنامه می خوانده و ابیاتی که خود در وصف میدان های جنگ ساخته و نیز نتیجه گیری و عبرت اموزی او بعد از بیان حادثه ها مرگ و کشتار و ویرانی و بدبختی یک تن یا گروهی حکمت سرایی های فردوسی را در پایان داستانها به یاد می اورد."( همان)
بنابراین می توان گفت ، مولف تاریخ عالم آرای نادری، از مردمان عادی زمان خود نبوده بلکه دارای سواد و از نزدیکان به دربار بوده که گاه شاهد وقایع بوده و گاه با شاهدان آشنایی داشته ریز به ریز اتفاقات دوره نادر را بازگو نموده است .
با توجه به این موارد، طبیعی است که مولف از نوع نگرش فردوسی و قهرمانان شاهنامه و همچنین داستان های ان بهره برده و نادر شاه ،قهرمان داستان خود را به همان پهلوانان شبیه کرده باشد. اتفاقاتی نظیر مواجه شدن نادر با سارقان قاپوچی و نجات دادن اسرا از نوع کارهایی است که رستم دستان و پهلوانانی چون او انجام می دادند که یک تنه با چند نفر می جنگیدند و قبیله ای را نجات می دادند .
از طرفی مولف، تحت تاثیر دلاوری های نادر قرار داشته و مانند بیشتر مردم به کسی که او را نجات دهنده ایران از شر اشرار منطقه می دانسته علاقه داشته است به همین دلیل در نوشته اش دفاع از نادر موج می زند وهمه کارهای او را تحت شرایطی، خوب و به جا می شمارد؛ در واقع نگاه بی طرفانه ندارد.
یکی از تفاوت هایی که در تواریخ نادر شاهی وجود دارد،مربوط به پدر نادر شاه است که امام قلی بیک نام دارد و او را تواریخ غربی مردی عادی و فقیر دانسته اند :
لکهارت می گوید: "راجع به امام قلی بیگ هیچ اطلاع صحیحی در دست نیست جز اینکه مردی تهی دست بود و هیچگونه مقام مهمی نداشت برخی وی را چوپان و بعضی پوستین دوز و دسته ای روستایی و شتربان خوانده اند . (پناهی سمنانی :1369،40)
اما در "خورشید کلات" که از عالم ارا برداشت شده،امام قلی بیگ، خان است و خانه اش اتاق پنج دری دارد و هنگام تولد نادر، بیش از پانصد نفر را کباب و پلوی زعفرانی می دهد.
همچنین غالب مورخان مرگ امامقلی بیگ را در ایام طفولیت نادر قید کرده اند در حالی که به نوشته مولف عالم ارای نادری وی در 1123 در گذشته و در این موقع نادر 23 ساله بوده است "(پناهی سمنانی : 1369،41)
تفاوت دیگری که دیده می شود، در اتفاقاتی است که در برخی تواریخ ایرانی نیامده است مانند اسیر شدن نادر به دست ازبکان:"هنوی گوید نادر با مادرش در 1704 که ازبکان به خراسان تاخت اوردند به دست انان اسیر افتاد مادرش در اسارت وفات یافت و نادر فرار کرد ولی این واقعه در روایات ایرانی نیست ."( رضا زاده شفق :1339،107)
گرچه در مقدمه "خورشید کلات" امده است:"مهمترین اتفاق در دوره  اول زندگی او طبق مستندات تاریخی این است که پس از مرگ پدر و در جریان تاخت و تازهای ترکمانان به مناطق شمالی خراسان به اسارت انها در امد و پس از مدتی توانست از چنگ  انها بگریزد .پس از آن راهزنی پیشه کرد."؛ به دلیل اینکه این قضیه در عالم ارا وجود ندارد به تبع در خورشید کلات هم راجع به ان چیزی نمی خوانیم.
·        ویژگی های خورشید کلات
الف- دفاع از نادر
نویسنده خورشید کلات تحت تاثیر نوشته های عالم ارا نادر را قهرمانی بی اشتباه می داند و او را در مقابل کارهای خطایش سرزنش نمی کند بلکه به توجیه پرداخته دلایلی برایش پیدا می کند :
"عصیان و سر کشی مهمترین خصیصه او به شمار می رفت که البته با مهربانی و حق شناسی های حساب شده به ان چاشنی می زد و تعادلی در رفتارش به وجود می اورد ..."(محبی :1388،19)
این دفاعیات گاهی به وجهی غیر مستقیم ظاهر می شود . نادر به عنوان قهرمانی خدا شناس مانند پهلوانان شاهنامه در هنگام سختی ها خدا را یاد می کند و به او پناه می برد :
"پسر امامقلی بیگ در ان برهوت تاریک اول خدا را داشت بعد هم ان ماده اسب پیر تنبل را...مطمئن بود که خدای مهربان و چاره ساز او را به حال خود رها نخواهد کرد و دوباره به فریادش خواهد رسید ."(همان،32)
همچنین قساوت های نادر در این کتاب  توجیه شده، خصوصیات دد منشانه او به حساب خیانت اطرافیان یا تاثیر جنگ با اشرار منطقه گذاشته شده است .
ب-عناصر داستانی به کار رفته در رمان
در ابتدای داستان، عنصر داستانی "توصیف" خوب به کار گرفته شده  اما گفت و گو خیلی کم است . بیشتر صحنه ها توصیفی است تا نمایشی و سبک تاریخ نگاری بیشتر در ان به چشم می خورد تا داستان و هرچه داستان پیش می رود جنبه های تاریخی بیشتر شده از عناصر داستان کم می شود.
آغاز رمان با صحبت از پاییز و آفتاب لب بام، مقدمه خوبی است برای پرداختن به مرگ شاه سلیمان صفوی. در این قسمت گفته های شاه سلیمان در هنگام مرگ از تاریخ برگرفته شده است:"هر گاه اراده کشور گشایی دارید فرزندم عباس میرزا را پادشاه کنید و اگر استراحت خود و خرابی مملکت را می خواهید سلطان حسین میرزا را بر تخت بنشانید .."( همان،،ص7)
توالی جنگ های طولانی ، کتاب را به صورت داستانی پر حادثه درآورده که به خاطر سپردن آنها کاری دشوار است و کمبود عناصر داستانی جذاب نیز کاملا محسوس است به طوری که تفاوت چندانی با روایت تاریخی عالم ارا ندارد. تنها تفاوت این داستان با روایت تاریخی عالم آرا در به کار گیری برخی جزئیات است که به پیشبرد داستان هم کمکی نمی کند مثل توضیحاتی که راجع به پیرمرد پیشگو داده می شود.
پیرمردی که خواب امام قلی را تعبیر می کند در عالم ارا ملای فقیری است که از شرف و وبال کواکب سررشته دارد(ص6 هروی ) اما در خورشید کلات پیش نماز مسجد است.
"در قریه حسن اباد نزدیکی کلات پیش نماز مسجد بود و مساله می گفت و روضه می خواند با دو دانگ صدایی که داشت توانسته بود مردم مشتاق را جذب مسجد کند...اذان هم می گفت ...در عین حال خواب هم تعبیر می کرد ...مرد با تقوایی بود ..."( محبی:1388،11 ) درباره پیرمرد حرفهای زیادی گفته شده از جمله اینکه زن و فرزندانش مرده اند و او انها را کنار هم دفن کرده است .
خوابی که امام قلی بیگ دیده در دو کتاب به این صورت امده است : "در خواب دیده بود که خورشیدی از گریبان او بالا امد و اطرافش را روشن کرد ...بعد خورشید بالاتر امد و تمام عالم با انوار زرین ان افتاب عالمتاب روشن شد ...عاقبت ان خورشید در سرزمین خبوشان غروب کرد و از نظر ها غایب شد "(محبی :1388،11)
"کوکبی قوی از گریبان ان طالع گردیده شرق و غرب عالم را روشن و نورانی ساخته در سرزمین مذکور غروب نمود (هروی:1384، 6)
همچنین تعبیر خواب:"عنقریب از صلب امامقلی بیگ فرزندی ظاهر شود که جمیع عالم را مسخ را کند و در زمین خبوشان بر طرف شود و بعد از مدتی مدید از نسل ان صاحبقران نیز دیگری ظاهر شود که سال ها در ممالک ایران سلطنت و کامرانی نماید ."( هروی:1384، 7)
"تو به زودی صاحب فرزندی برومندی خواهی شد که همه عالم را با وجود خود منور می کند ...به جهان گشایی دست خواهد زد و عاقبت در سرزمین خبوشان زندگی اش به پایان می رسد ."(محبی :1388،15)
سایر بخش های کتاب نیز به همین ترتیب با تفاوت های اندک در کم و زیاد کردن کلمات و توصیف ها به سبک عالم ارا نوشته شده است.
ج- ویژگی ایدئولوژیکی داستان و دوره صفوی
روایت عالم ارا" از نظر ساختاری در موقعیتی مشابه روایت های رویایی عصر صفوی قرار دارد در آغاز وقایع نامه امام قلی بیگ پدر نادر بسیار شبیه شیخ صفی در روایت  های رویایی عصر صفوی توصیف شده است ."(کویین ،صص115-136) چنین است که از پیش از تولد نادر شواهد و قراینی موجود است که این بچه قرار است شاه شود در واقع سبک قصه های قدیم ایرانی و اعتقاد به قضا و قدر و خرافات را می توان در ان یافت و تمام این موارد بدون تغییر در "خورشید کلات" دیده می شود . .
د- ویژگی داستان های اسطوره ای ایرانی
در این داستان که کاملا منطبق با سبک قصه های کلاسیک ایرانی است این ویژگی ها به چشم می خورد :
1- رویاهای صادقه: امام قلی پیش از تولد نادر خواب دیده که نوری از گریبانش طالع شده و این خواب را دوبار در شب های 23 و 27 ماه رمضان دیده است که تعبیر ان در کتاب عالم ارا وداستان مورد بحث چنین است :
"عنقریب از صلب امامقلی بیگ فرزندی ظاهر شود که جمیع عالم را مسخر کند و در زمین خبوشان بر طرف شود ."( همان،7)
خود نادر نیز چنین خواب هایی می بیند که نشانه تایید او از سوی ائمه است .
2-  ویژگی های ذاتی پهلوانی: نادر همانند پهلوانان باستانی از کودکی دارای هیکلی درشت است.علاقه به اسب و شمشیر و شکار دارد و بسیار شجاع است :"چون به ده سالگی رسید سوار مرکب گردیده به شکار شیر و پلنگ و گراز می رفت در کودکی شاه می شده "(همان،7)
3-  فره ایزدی: طبق باور ایرانیان شاهان دارای فره ایزدی هستند و هرکه شاه می شود در ازل تایید شده و خداوند او را برای این کار برگزیده و یاری اش می کند. چنین تفکری مانع از این بود که مردم عادی سر به شورش بردارند و در برابر کسی که خدا او را برگزیده قد علم کنند. در تواریخ دوره صفویه چنین مواردی دیده می شود و مولف عالم ارا نیز از این الگو تبعیت کرده و به رمان مورد بحث نیز راه یافته است. نادر پیش از انکه به جایی رسیده باشد از سوی هاتف غیبی ندای شاهی خود را می شنود و یا از سوی فالگیر و مردم عادی نوید شاهی به او داده می شود مثل اینکه بر جبینش مهر شاهی زده اند .پیرزنی او را شاه صاحبقران می خواند و چنین می گوید :
"دیشب حضرت الیاس را در خواب دیدم که به من بشارت داد و گفت فردا نادر دوران به خانه تو می اید ..."(همان،29)
4- رویدادهای عجیب: در کتاب عالم ارای نادری روایات عجیبی از زندگی نادر شاه وجود دارد مانند: شنیده شدن صدای کشتکان در کافر قلعه (101-102)داستانهایی درباره غار بیرجند (206-208)پل خدا افرین (52)چاه سمرقند (1111-1113) دستیابی نادر به گنج تیمور گورکان (15)پیدا شدن زنجیری از دوره شاه عباس در کنار دجله که با ان پلی بر روی رودخانه زدند ."( هروی:1384، 267) و همه اینها به خورشید کلات نیز با اندکی تغییر راه یافته است .
در صحنه ای عجیب ، نادر گنجی را کشف می کند . شبی در تپه ای مشرف به رودخانه ابیورد با همراهانش توقف کرده صدایی عجیب می شنود و نوری متحرک می بیند به دنبال ان می رود . اژدهایی بر در غاری نشسته و از دهانش اتش می بارد و با کوبیدن دمش بر تخته سنگ صدایی چون رعد بر می خیزد اما تا تیری در چله کمان می گذارد ازدها غیب می شود در عوض سکه های طلا را بر در غاری می بیند که داخلش پر از خم های طلاست . "با هر نفیر ان جانور شعله های شبیه آتش از دهانش بیرون می امد ودور و برش را روشن می کرد ."(محبی:1388 ،66)این افسانه ریشه در قصه های کلاسیک دارد که همیشه گنج در ارتباط با اژدها ست .
همراهان نادر از این صدا بیدار نشده  اند پس باید تصور کرد این صدا را نادر شنیده و دیگران نه. چهل خم خسروی درون غار است که در بعضی از انها باز است روی اولین خم لوحی است که از زبان تیمور گورکان نوشته شده
 "کسی که وارد این غار می شود بی گمان صاحبقران خواهد بود نام این صاحبقران نادر است که به او نادر دوران خواهند گفت ."(همان،:67) "حکما و دانایان به من گفته اند که سیصد سال و کسری بعد در این مکان شریف یعنی نواحی کلات امیر جهان گیری به عرصه وجود خواهد امد ."(همان،68)
"این وصایا را تیمور لنگ چهره هراس انگیز تاریخ یعنی کسی می کند که به روایت جمیع مورخان حتی از چنگیز و قوم وحشی و خونخوار او به مراتب بیشتر خون بی گناهان را بر زمین ریخت و کله منارها ساخت "(پناهی سمنانی:1369،،ص44)
این سبک داستان، ذهن  را به سوی داستان هایی چون امیرارسلان می برد. به نظر نمی آید چنین سبک نوشتن شایسته رمانی تاریخی باشد که باید بر حقیقت استوار باشد .
5- قهرمان پروری
در قصه های ایرانی قهرمان همیشه به یاد خداست و از او یاری می خواهد و خدا هم کمکش می کند ، با امدادهای غیبی یاری می شود ندای غیبی می شنود و از پیش طالعش توسط کسانی دیده و گفته شده است، دارای صفات خوبی است و هیچ کار بدی نمی کند و برای هر کار دلیلی دارد همچنین از ویژگی های قصه های  تخیلی و حماسه ای این است که قهرمان داستان به تنهایی با سپاهی می جنگد؛ نادر نیز در انی داستان  قهرمانی همیشه پیروز است و هیچگاه کسی به او دست نمی یابد مگر اینکه به زودی نجات پیدا می کند. جنگیدن نادر با چند دزد به تنهایی از همان نوع قصه های پهلوانی است که قهرمان در هر شرایطی پیروز می شود .
·        اشکالات ساختاری کتاب
الف- نقطه چین ها
در تمام جملات کتاب سه نقطه فاصله دیده می شود که از نظر نگارش هیچ علتی برای اینکار نمی توان یافت تمام پاراگراف ها اخرش سه نقطه دارد و در هر پاراگراف چند بار این نقطه ها دیده می شود .
"چمن کاپوس ...ییلاقی سرسبز و با صفا ...مرغزاری دلگشا...صدای آبشارهای کوچک در کوهپایه طنین دل  انگیزی داشت ."(محبی:1388،8)
ب- تاریخ نا مشخص
داستانی که از تاریخ وام گرفته شده، باید منطبق با تاریخی مشخص باشد که خواننده بداند هر واقعه حدودا در چه مقطع زمانی اتفاق افتاده است اما در این کتاب ذکر سال و ماه دیده نمی شود غیر از وقایع تاریخی، سن و سال نادر هم اصلا مشخص نیست. از دوره طفلی یکباره بزرگ می شود بدون اینکه بدانیم در هر مقطعی چند سال دارد.
ج- عدم فصل بندی
کتاب فصل بندی و فهرست ندارد و مشخص نیست هر واقعه در کدام صفحه قرار دارد. بهتر می شد اگر نویسنده برای فصول نامی می گذاشت و محدوده زمانی را مشخص می کرد که خواندن کتاب برای خواننده ساده تر باشد .
د- گسیختگی طرح
در این داستان برخی موارد هست که نوشته ها ابتر مانده معلوم نمی شود دلیل ذکر یک مطلب چه بوده و نتیجه اش چه شده است .در ابتدای داستان یکباره از صحنه مرگ سلیمان میرزا می پرد به امام قلی بیگ و تولد نادر، بدون اینکه بین این دو صحنه ارتباطی برقرار شود .
یا هنگامی که امام قلی بیگ در راه کالپوش است، افکارش، او را به هفت هشت سال قبل که بشارت نادر را به اوداده اند بر می گرداند و دیگر به زمان حال بر نمی گردد. امامقلی به فکر فرو می رود و در فکر باقی می ماند تا زمانی که کتاب تمام می شود معلوم نیست امامقلی بیگ در ان روزی که به هفت هشت سال پیش فکر می کرد به قصد چه کاری عازم همان محلی بود که ملای پیر را ملاقات کرده بود و بعد چه کرد و در کالپوش چه کار داشت.
برخی جملات از نظر آیین نگارش درست نیست و ابهام دارد :"امامقلی بیگ گاهی به کلبه این مرد تنها و غریب می امد که جزئی از مسجد به شمار می رفت "(محبی:1388، 11)
در این عبارت منظور نویسنده این است که کلبه جزو مسجد است اما به نظر می آید که "مرد تنها" جزوی از مسجد به شمار می رفته است.
جمع بندی
با توجه به این تعریف: رمان تاریخی "زمان و مکان برخی از شخصیت ها و حوادثش را از تاریخ می گیرد ولی معمولا این نام هنگامی به رمان اطلاق می شود که محیط اجتماعی و حوادثش را بی طرفانه دقیق و با جزئیات زیاد نوشته و بسط داده باشند."(سلیمانی 17)؛ کتاب خورشید کلات را نمی توان رمان تاریخی دانست چرا که علاوه بر وجود عناصر داستانی اندک که منحصر به خرافات تکراری و بدون به کارگیری تخیل است ،جانبدارانه و کلی نگر نیز هست.  
همچنین "رمان تاریخی رمانی است که به نوسازی شخصیت و یا حال و هوای یکی از افراد اعصار گذشته می پردازد و برای خلق دوباره انها دست به تحقیق جدی و وسیع در وقایع و حقایق دوران گذشته می زند . باید دانست که رمان تاریخی از اشخاص غیر تاریخی یعنی داستانی نیز استفاده می کند در واقع رمان تاریخی اغلب رمان طویلی است که حوادث و تحولات تاریخی را به نحوی که در دید و زندگی شخصیت های تاریخی منعکس می شود و به تصویر می کشد این حوادث و تحولات همواره رنگی از تخیل نویسنده را نیز به خود می گیرند .(سلیمانی ،34)
در این کتاب کهمی توان گفت، نگارشی دیگر از عالم ارای نادری است، شخصیت های غیر تاریخی وجود ندارد و عدم استفاده از تمامی منابع موجود تاریخی موجب تک بعدی بودن ان شده و برخی جنبه های تاریخی که در کتب دیگر ذکر شده پنهان مانده است و التزام نویسنده به سبک قصه های کلاسیک ایرانی و عدم نوآوری موجب کسالت بار بودن و عدم جذابیت گردیده است.


منابع
·        پناهی سمنانی ،نادر شاه بازتاب حماسه و فاجعه ملی ، کتاب نمونه ،چاپ دوم ،پاییز 1369
·        رضا زاده شفق نادر شاه از نظر خاور شناسان ، ،1339 سلسله انتشارات انجمن آثار ملی
·        سلیمانی ،محسن ،رمان چیست ؟ انتشارات سوره مهر 1387
·        محبی ،محمود ،خورشید کلات، طلوع و غروب نادرشاه افشار، مشهد ،یاس،1388
·        هروی ،محمد کاظم ،عالم ارای نادری ، تصحیح محمد  امین ریاحی ،بهار 84،چاپ سوم
·        کویین ،شعله ، تاریخ در آیینه پژوهش ، فرشید نوروزی ، تابستان 1384، ش10،صص115- 136

هیچ نظری موجود نیست: