۱۳۸۹ مرداد ۲۱, پنجشنبه

مقدمه ای بر تاریخچه بهاییت (پاسدار اسلام خرداد89)

"تاریخ اسلام نشانگر آنست که افراد بسیاری به خاطر دستیابی به قدرت و یا به خاطر هدف شخصی خاصی از عنوان مقدس مهدی موعود سوءاستفاده کرده اند .این سوءاستفاده از همان قرن اول هجرت اغاز شد و در دوره عباسیان به اوج خود رسید .( محمدی اشتهاردی ص25)
ادعای نیابت مهدی موعود از همان ابتدای غیبت ایشان در زمان غیبت صغری آغاز شد در طول این دوره ، هفت نفر از شیادان از سال 260 تا 329 ادعای سفارت و بابیت (دربانی)حضرت مهدی را نمودند .
اینان عبارت بودند از 1- ابا محمد حسن شریعی2- محمد بن نصیر نمیری 3- احمد بن هلال کرخی4-ابو طاهر محمدبن علی بن جلال 5-حسین بن منصور حلاج.
یکی از انگیزه های پدید آمدن این دین سازان این بود که آنها تصور می کردند باید به دنبال هر دوره ظلم و طغیان بی حد و مرز رادمرد نجات بخش بیاید و مردم را از یوغ ستم ها نجات بخشد . مثلا مردم مسلمان از ظلم بنی امیه سپس بنی عباس و.. به ستوه امده بودند و از مهدی موعود که در روایات به عنوان مصلح کل و منجی جهان بشریت یاد شده تصویری عالی در ذهن داشتند از این رو زمینه برای پذیرش مهدی موعود فراهم بود بر همین اساس رندان سودجو از این زمینه موجود سوء استفاده کرده و به اغفال مردم پرداختند و یا احیانا از روی نااگاهی به قصد قربت دست به این کار می زدند به این امید که خود را از سایه شوم و هولناک ظلم و ستم طاغوتها نجات دهند .( همان ص26)
پس از غیبت صغرا نیز عده ای مدعی بابیت امام شدند که با هشیاری شیعیان سرکوب گردیدند . پس از غیبت کبری مدعیان فراوانی به انحراف و فرقه سازی پرداختند که در نهایت در قرن سیزدهم با ظهور پدیده شوم استعمار و تقارن حضور انها در کشورهای اسلامی فرقه های منحرف شیخیه شکل گرفتند و بابیت از ان جوانه زد استبداد و استعمار به شدت از ان حمایت کردند که در نهایت بهاییت در دامن استبداد و زیر چتر استعمار به وجود امد .(189حسن لو،)
تمام این فرقه  ها دارای انحرافاتی غیر قابل انکار بودند که شباهتی به اخباری که از معصومین راجع به مهدی موعود رسیده ندارد، در صورتی که ویژگی های حکومت جهانی حضرت مهدی (عج)در ابعاد گوناگون از توحید ،عدالت ،امنیت فراگیر، صلح جهانی ،اقتصاد خوب ، اوج رشد علوم ،تکامل همه جانبه امور معنوی و اخلاقی و پذیرش عمومی با تشکیل حکومت واحد جهانی و...هزارها فرسخ با عملکرد این مدعیان دروغین فاصله دارد ."( محمدی اشتهاردی 30)
انواع فرقه های انحرافی بعد از اسلام
برخی از این مدعیان نزدیکان ائمه شیعه و یا خود انها را مهدی موعود دانستند . نمونه هایی از این مدعیان از قبیل کیسانیه ،مهدی سفیانی هستند  . کیسانیه از کسانی هستند که باب بدعت مهدویت را با اعتقاد به مهدی موعود بودن محمد حنفیه گشودند .
همچنین جارودیه محمد بن عبدالله بن حسین را مهدی موعود دانستند ،باقریه امام محمد باقر را ، ناووسیه امام صادق را ،زیدیه زید بن امام سجاد ،واقفیه امام کاظم  ،جوازیه امام مهدی را صاحب پسری دانسته او را مهدی موعود می خوانند .
همچنین ابن مقنع نقابدار معروف خراسان که در علوم غریبه  مانند شعبده طلسم و..مهارت داشت مدعی مهدویت شد و گروهی به او پیوستند .( همان 28)
این مساله همچنان در طول تاریخ ادامه یافت مثلا در سال 1212 میلادی شخصی به نام مهدی مصر خود را همان مهدی موعود خوانده و گروهی به او پیوستند .
در قرن نوزده میلادی نیز مهدی سودانی چنین ادعایی کرد . درویش رضا در قرن نوزدهم قمری در قزوین و غلام احمد قادیانی در شبه قاره هند که موجب پیدایش فرقه قادیانی گری شد و در سال 1260(به ادعای بابیان )سید علی محمد باب در کنار کعبه ادعا کرد که من همان قائم منتظر هستم .( همان 29)
پشت صحنه این اتفاقات کسانی قرار دارند که اخلال در دین موجب منفعت برای انهاست و انها پشتوانه ای برای ظهور اینگونه افراد هستند طاغوتها و جاه طلبان و استعمارگران برای وصول به منافع نامشروع خود از ساده لوحی مردم سوءاستفاده کرده و با فرقه سازی مردم را نسبت به همدیگر درگیر و مشغول نموده اند .( همان 29)
نظیر این مطلب در مورد سید علی محمد باب و حسینعلی بهاء در ایران به وجود امد که جدایی دین از سیاست و عدم دخالت و نظارت در امور از دستور های اولیه انهاست .( همان 30)
شکل گیری بابیت
فتنه باب و بها از توطئه های مهمی است که از اواسط دوره قاجاریه با هدف اسیب رساندن به اسلام و خصوصا تشیع از سوی کانونهای استعماری طراحی شد و در مسیر تداوم حیات سیاه و تباهش همواره در کنار دشمنان اسلام در صدد ضربه زدن به این دین مبین و از بین بردن خصلتهای ضد استکباری و ظلم ستیز ان بود.
 در قرن نوزده و بیست استعمار پیر انگلستان و روسیه تزار دست به دست هم دادند و به مهدی سازی پرداختند . در ایران سید علی محمد باب و حسینعلی بهاء و...را برای این کار برگزیدند . (همان ،29)
در این دو قرن دستهای استعمار به کار افتاده و به این مساله استعماری رونق بیشتری داد . به عنوان مثال حدود صد و اندی سال قبل مردم هندوستان به رهبری نهرو با استعمار انگلستان مبارزه کرده و استقلال خود را به دست اوردند در همین بحران استعمار انگلیس شخصی به نام غلام احمد قادیانی را راست کرد. او خود را مهد ی موعود خواند و اعلام کرد همه احکام اسلام ثابت و به قوت خود باقی است جز جهاد و  امر به معروف و نهی از منکر که من انها ر ا نسخ کردم و به جای ان اطاعت از والی و حاکم را (که در ان روز ان حاکم دست نشانده استعمار انگلیس بود)بر همه واحب می کنم .
در شکل گیری جمعیت قادیانی استعمار انگلیس نقش کاملا موثری داشته است . جمعیت قادیانی زشت ترین جمعیتی هستند که هنگام اشغال هند توسط انگلیس با دست مرموز انگلیسی ها پدیدار شد این جمعیت پیوسته برای ایجاد فساد و مبارزه با اسلام به خصوص در افریقا تلاش می نماید .
بابی گری ، بهایی گری مولود شیخیه بود و شیخیه نیز مولود فرقه های صوفیه بوده است .
"حسینعلی موسس بهاییت قبلا در سلک صوفیه و دراویش بود ." (همان ص35) "همچنین شیخ محمد عابد نخستین معلم سید علی محمد باب از نظر روحیه شیخی مسلک بوده است ."( همان ص429 )

مذهب انحرافی شیخیه در قرن 13 قمری به وجود امد که موسس ان شیخ احمد احسایی بود . او معتقد بود در هر دوره باید یکنفر به عنوان باب خاص امام زمان برای وساطت بین امام و مردم وجود داشته باشد و ادعا می کرد که من باب خاص امام زمان هستم. او سید کاظم رشتی را جانشین خود کرد .پس از مرگ او نیز سید علی محمد باب ، حاج کریم خان کرمانی ، میرزا حسن گوهر، میرزا باقر و یحیی صبح ازل و پس از او حسینعلی بهاءو...دنباله مرام بابیت را ادامه دادند.( محمدی اشتهاردی ص34)
انچه در پی ریزی این فرقه ها جالب به نظر می رسد شبیه سازی سران انها با پیغمبر و امامان است یکی از این شباهتهای ادعایی پیروان باب و بهاء امی بودن این دو است "گر چه پیروان باب اصرار دارند که سید علی محمد درس نخوانده تا به اصطلاح او را امی قلمداد کنند و با این ادعا بتواند معجزه بودن سخنان و کلماتی را که از زبان او جاری شده ثابت نمایند وهمه را ایات و وحی خدا بدانند ولی مدارکی که از کتب خود انها در دست است نشان می دهد که سید علی محمد مدتی به مکتب برای تحصیل و درس خواندن رفته است (همان 39-40)
عامل اصلی به وجود امدن فرقه بابی و بهایی روسیه تزاری بود گردانندگان این دو فرقه رابطه کامل ولی کاملا محرمانه مخفی و دقیق با مقامات روسیه تزار داشتند پس از انقراض دولت تزار در روسیه روشن شد که یکی از کارکنان مرموز روسی که بعدا به مقام سفارت رسید به نام کینیاز دالگورکی به طور مستقیم با میرزا علی محمد باب تماس داشت او در مکتب درس شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی وارد شد و نام خود را شیخ علی لنکرانی گذاشت و باب را از میان انها انتخاب کرد او خود را شیفته علی محمد قلمداد کرد کمک های دالگورکی در کتابهای بهاییان موید این مطلب است منوچهر خان که اصلا اهل تفلیس و از اهالی روسیه بود در یک خانواده مسیحی به دنیا امده بود در دوره سلطنت فتحعلی شاه در دربار ایران راه یافت و در سال 1242 هجری به منصب ایشیک آغاسی و لقب معتمد الدوله مفتخر شد .
روابط دائمی دولت انگلیس با سران بهاییت و حمایت مادی و سیاسی از رهبران این مرام نیز از دلایل قابل قبول جهت اثبات دخالت انگلیس در این فرقه گرایی است . رهبران بهایی نیز متقابلا همکاری کامل با استعمارگران داشتند بهاییان از جاسوسی تا همکاری تجاری هر نوع خیانت بر علیه مسلمانان برای تعامل با انگلیس انجام داده اند . (590،بازتاب اندیشه)
ظهور بهاء
هنگامی که بابیان اقدام به ترور ناصرالدین شاه کردند ، این واقعه موجب شد شاه در صدد دستگیری و نابودی انها براید .
سران بابیت به بغداد رفتند و مسلمانان عراق متوجه خطر انان شدند اظهار تنفر علما و مردم روز به روز نسبت به انها شدید تر شد و شکایت به دولت ا یران کردند . ایران از سلطان عثمانی که بر عراق حکومت داشت خواست انها را به جای دیگر تبعید کند و انها را به اسلامبول تبعید کردند .
وقتی گروه بابی به اسلامبول رسیدند تا این تاریخ بهاء هیچگونه ادعایی نداشت و همواره خود را پیرو سید علی محمد باب معرفی می کرد و برادرش میرزا یحیی را جانشین باب می دانست ولی طولی نکشید که اتش کدورت بین دو برادر شعله ور شد و به همدیگر نسبتهای ناروایی دادند سرچشمه تمام نزاع ها ریاست بود حسینعلی می خواست از ان تاریخ به بعد کوس استقلال بزند ولی میرزا حسینعلی در کتاب بدیع برای وارونه جلوه دادن مطلب علت اختلاف را بی عفتی میرزا یحیی دانسته است .( محمدی اشتهاردی ص59)
پس از چهارماه دولت عثمانی انها را به ادرنه تبعید کرد و در این مدت کشمکش بین انها فراوان بود .نخستین ادعای حسینعلی بهاء که باعث اختلاف بین او و برادرش میرزا یحیی و پیروانشان شد مقام من یظهره اللهی بود .( همان ص66)
حسینعلی بهاء از این عنوان استفاده کرد و گفت من همان من یظهره اله هستم که باب خبرظهورش را داده است ."کتاب بیان منوط به امضای من است و من مرام علی محمد را نسخ کردم"( محمدی اشتهاردی همان ص67)
با مرگ صبح ازل در قبرس برادرش حسینعلی بهاء در شهر عطّا با کمال ازادی (گر چه به ظاهر در زندان و تحت نظر )هر لحظه ادعایی کرده فرقه ضاله بهایی انچنان اختلاف و تشتت به وجود امد که به بیش از بیست فرقه کوچک تقسیم شدند و همگی به وسیله استعمار گران غرب تغذیه و تقویت می شوند .( همان 61)
وی به عرفان منفی و بافندگی های متصوفه علاقه داشت و در همان ابتدای تحصیلاتش با صوفیان و نویسندگان و فضلای انها (که با پدرش رفاقت و دوستی داشتند ) معاشرت داشت از اینرو وقتی بزرگ شد در مسلک درویشان و متصوفه در امد.( همان ، 62)
نخستین واقعه ای که حسینعلی بهاء در ان واقعه بروز کرد واقعه رسوایی بدشت است که محلی است نزدیک شاهرود عده ای از پیروان میرزا محمد باب در انجا به عنوان جشن برای نسخ شدن اسلام و استقلال شرع بیان اجتماع کرده بودند در این اجتماع از جوانان هرزگی ها و بی عفتی هایی بروز کرد که یکی از انها این بود که قرل العین بی حجاب بیرون امد .در حالیکه او را نمونه عفت و عصمت می دانستند و در این زمان برخی ای این فرقه تبری جستند .
رابطه یهود و اسرائیل با این فرقه
پس از حسینعلی بهاء عباس افندی جانشین او شد و پس از او  شوقی افندی که پس از او خلقی باقی نماند و ریاست انان موکول به هیئت شد بنام(بیت العدل). شوقی افندی  به دلیل خنثی بودن و نداشتن فرزند ذکور از تعیین جانشین از نسل خود عاجز ماند و امور بهاییت را به بیت العدل سپرد وی در سال 1328 به کلیه مراکز بهایی جهان چنین ابلاغ کرد این شورای جدید التاسیس عهده دار انجام سه وظیفه می باشد که اولین انها این است که با اولین حکومت اسرائیل ایجاد روابط کند . (محمدی اشتهاردی 75)
ایادی امرالله و اعضای اولیه بیت العدل واقع در شهر حیفای اسرائیل عبارت بودند از چهار مرد و پنج زن (روحیه خانم ماکسول (همسر شوقی )چارلز میس ریمی، امیلیا کالینر، لیردی ایوالس ،یوگوجیاگری ،جسی ردل،اتل رول، لطف اله حکیم ، سیلوا آیواس،که بعدا به 27 نفر رسیدند .
ماکسول انگلیسی و چارلز میس امریکایی و بقیه نیز اکثرا از ملیت های اسرائیلی و غربی بودند .( همان 76)
دستیاران بهاییان عبارتند از قرۀ العین دختر ملا محمد صالح مجتهد قزوینی که پیرو مکتب شیخیه شد و به کربلا رفت تا با سید رشتی ملاقات کند و نتوانست .این زن در نظر بهاییان معادل حضرت فاطمه دانسته شده واو را سر امد عصمت و تقوا می دانستند .
وقتی طرح تشکیل اسرائیل مطرح گردید و یهودیان ار نقاط مختلف جهان به فلسطین فرا خوانده شدند رهبران بهایی از این پیشامد استقبال کردند قبل از ان بسیاری از پیروان بهاء را یهودیان در ایران تشکیل می دادند . صهیونیستها تشکیل اسرائیل را از پیشگویی های بهاء و افندی می دانند رابطه بیت العدل و صهیونیسم یک رابطه اساس و سابقه دار بوده و پس از تشکیل اسرائیل بهاییت با حمایتهای مالی اسرائیل در تشکیل محافل جمعیت بهاییان در کشورهای مختلف تاسیس گردید . رهبر بهاییان نیز وجود کشور اسرائیل را به رسمیت شناخت .(ص591،بازتاب اندیشه)
استعمارگران با تمام توان خود برای نابودی اسلام اقدام کرده و از فرقه گمراهی چون بهاییت به هر قیمت و با هر وسیله پشتیبانی نموده اند . در راس جریان امپریالیسم خبری می توان از رسانه های انگلیسی و فرانسوی و رسانه های دیگر کشورها مانند سوئد که مراسم و همایش و گردهمایی انها را تحت پوشش قرار داده ودر انتن های ماهواره ای و اینترنتی در سطح وسیعی پخش می کنند (592، همان)
نقش بهاییان در پیشبرد اهداف سران رژیم پهلوی نیز به خوبی اشکار می کند که این فرقه در تمام سازمانهای ایرانی در این دوره دخالت داشته و دارای مناصب مهم حکومتی و تحت حمایت دول استعمارگر بوده اند چنانکه پس از وقایع 15 خرداد 42 دربیستم خرداد 42، محفل ملی بهاییان نامه ای تشویق امیز به تیمسار سرتیپ پرویز خسروانی (فرمانده ژاندارمری ناحیه مرکز در قضیه کشتار 15 خرداد و بعدها اجودان فرح معاون نخست وزیر و رئیس سازمان تربیت بدنی و نیز مدیر عامل باشگاه تاج بعد از بازنشستگی )نوشت و از او تقدیر به عمل اورد .(ص15زمانه )
حمایت صریح ریگان از بهاییان دستگیر شده به دست نظام جمهوری اسلامی و محکوم شمردن دادگاه های انقلاب اسلامی به علت صدور حکم مبنی بر حبس و اعدام جمعی از سران فرقه ضاله به جرم جاسوسی نیز نشان دهنده حمایت صریح این دولت از این فرقه ضاله است .(همان،ص16)
 بهاییان پس از کسب موقعیت مالی و سیاسی ویژه قصد تبلیغ و گسترش فرقه خویش را داشتند رهبران و کارگزاران این فرقه راه تسلط بی چون و چرا بر ایران را مبارزه با اسلام در جامعه ایران می دانستند و با حرکت در این مسیر حتی از بیان ان نیز ابایی نداشتند و در محفل خصوصی خود بیان داشته بودند :"عده ای از مامورین مخفی ایران که در دربار شاهنشاهی می باشند می خواهند هویدا را محکوم کنند ولی او از بهترین خادمین امرالله است و امسال مبلغ پانزده هزار تومان به محفل ما کمک نموده است .اقایان بهاییان نگذارید کمر مسلمانان راست شود .( علیمردانی ،257)
عقاید متناقض
انچه نشانگر ضلالت این فرقه است به جز عدم مطابقت سخنان انها با مکتب اسلام و سخنان معصومین ، تناقض گویی های خود انها در کتاب هایشان است . گاه حسینعلی بهاء در یک کتاب بلکه در یک صفحه کتابش تناقض گویی های روشن و ادعاهای گوناگون نموده است چنانکه در کتاب مبین خود چندین ادعا کرده است . از جمله اینکه در ص3 ادعای بندگی کرده :سبحان الذی نزل علی عبده من سحاب القضا و سهام البلا ویرانی فی صبر الجمیل . پاک و منزه است خدایی که بر بنده اش نازل کرد از ابر قضا تیرهای بلا را و دید مرا در صبر و بردباری نیک.( محمدی اشتهاردی 158)
همچنین ادعای من یظهره اللهی، ادعای رجعت مسیح یا رجعت حسینی، ادعای رسالت و پیغمبری،ادعای خدایی: اسمع ما یوحی من شطر البلا ء علی بقعه المحنه و الابتلا من صدره القضا انه لا اله الا انا المسجون الفرید . بشنو انچه که از شطر بلا بر بقعه محنت و گرفتاری از سینه قضا وحی می شود که نیست خدایی جز من زندانی تنها .( 286 همان)
 ادعای خدا افرینی:
 قل الالوه من شح امری تالهت           و کل الربوب من طفح کحمی ترنبت
همه خدایان از اثار فرمانم خدا شدند و همه پروردگاران از لبریزی حکم من پروردگار گشتند .(176 همان)
به طور کلی این فرق ضاله اصول و فروع دین اسلام را به نحوی دیگر برگردانده به شکلی که خود می خواهند بیان می کنند . از نظر باب و بهاء و پیروانشان خدا در دره تاریکی از افسانه ها فرو رفته و توام با موهومات بت پرستی و با بافندگی های تهی وبی اساس امیخته شده است تا انجا که گاهی خدا در زندان می افتد خدا از نظر باب و بهاء خودشان هستند و تمام موجودات مخلوق انها هستند . (همان ،176)
میرزا علی محمد باب نیز در دلایل السبعه خود قریب دو صفحه تمام مشتقا فردیت و یکتایی خدا را اورده ولی برای اینکه به خدایی خود لطمه وارد نشود در اخر گوید و البته به هر کس بخواهی فردیت را عطا می کنی (همان ، 176)
باب و بهاء خود را در ردیف پیامبرانی قرار می دهند مانند عیسی و موسی و ابراهیم و نوح بلکه بالاتر از انها قلمداد می کنند ولی غیر از گمراهی و اضلال هیچ گونه نجات و روزنه و سعادتی در گفتار و برنامه های انها نیست نبوت انها گاهی به معنی رجعت چهارده معصوم و رجعت مسیح است و زمانی توام با خدایی است با این که در شرق به وجود امده اند تمایل به غرب دارند و برداشت کارشان این است که اگر بتوانند شرق را به غرب بفروشند . (همان ، 177)
به برخی اعتقادات انان به طور خلاصه اشاره می شود:
اعتقاد در باب قیامت
میرزا علی محمد باب و همچنین حسینقلی بهاءمنکر قیامت به این معنی هستند . باب می گوید با امدن من قیامت اسلام بر پا شد و من تا زنده  ام روز قیامت اسلام باقی مانده است (همان 191)
در مورد بهشت و جهنم گوید : انانکه به پیغمبر پیش ایمان  اوردند به پیغمبر بعد نیز ایمان اورند و به بهشت ایمان وارد می شوند و گرنه وارد دوزخ کفر می گردند ."(191 همان )
"حسینعلی بهاءنیز همین مطلب را دنبال کرده و گوید قیامت اسلام با مرگ علی محمد باب پایان یافت  در قیامت بیان و ایین باب با ظهور من یظهره الله اغاز گردید وقتی که مرگ او هم فرا رسد قیامت بیان نیز تمام می گردد و قیامت اقدس و ایین بهاء با بعثت پیامبر اینده اغاز می شود .
اعتقاد به بهشت و دوزخ
در کتاب اشراقات صفحه 68 امده وقتی که معترض گوید بهشت و دوزخ کجاست حسینعلی گوید الاولی لقایی والاخری نفسک ایهاالمشرک المرتاب . اولی دیدار من است و دومی نفس توست ای مشرک در شک مانده (همان 191)
در اذکار
بهاء در اقدس ص30گوید : برای کسی روا نیست که در طرق و خیابانها زبانش را حرکت داده و ذکر خدا بگوید . (همان 194)
تقدس عدد 19
نظر به اینکه در اوایل امر 18 نفر از شیخیه دور علی محمد باب را گرفتند و توسط انها کم کم امر باب قوت گرفت علی محمد باب به طور جدی فداکاری انها را از یاد نبرد انها را با حروف حی(که به حساب ابجد 18 است )نامید و با خودش 19 نفر شدند عدد نوزده به نظر باب به حد نهایی قداست رسید " (همان ،19)
به همین دلیل بسیاری از حدود شریعت این دین با عدد نوزده سنجیده می شود .ص 41 کتاب اقدس گوید: نوشته شده است بر شما که در هر نوزده سال اثاثیه منزل خود را تجدید کنید (همان،194)
در واحد 7 باب 18 کتاب بیان گوید :هر گاه کسی شخصی را عمدا محزون کرد باید نوزده مثقال طلا بدهد (همان ،193)
حلیت ربا و تنزیل
باب و بهاءتنزیل و ربا را در معاملات جایز دانسته اند چنانکه علی محمد باب در واحد پنجم باب 18 گوید واذن فرموده خداوند تجار را در تنزیلی که در دأب است امروز مابین ایشان و بر انکه تناقض و تزاید در معاملات خود قرار دهند.( همان 196)
بلوغ شرعی
یزدانی در کتاب نظر اجمالی در دیانت بهایی ص68 گوید :بلوغ شرعی و سن تکلیف، یعنی اجرای کلیه اوامر و احکام شرعیه پس از اتمام 15 سالگی بر هر پسر و دختر بهایی فرض و واجب است و از سن هرم (پیری)که تجاوز از هفتاد سالگی است تکالیف شرعی واجب نیست . (محمدی اشتهاردی 200)
قصاص
در سلک بهایی دستورهای بی رحمانه و غیر منطقی در قصاص زیاد است از جمله بهاء در اقدس ص18گوید "کسی که خانه دیگری را عمدا اتش بزند او را بسوزانید (همان 201)
نماز
از ایین کتاب باب ص93 استفاده می شود که نماز به دستور باب عبارت از انست که 19 بار در روز با وضو رو به قبله بایستد و این ایه را بخواند شهد الله انه لا اله هو له الخلق و الامر (همان 203)
حج
حج در مسلک باب عبارت است از زیارت خانه باب در شیراز و در مسلک بهاء زیارت خانه باب در شیراز یا خانه حسینعلی بهاء در بغداد (همان.204)
تمام فرق مسلمین و حتی در اکثر ادیان عقیده به وجود مصلح در اینده مطرح است و همگی در این مطلب با جدایی دین از سیاست
در صفحه 92 کتاب الکواکب الدریه نوشته "اواره "از کتاب الواح عبدالبهاء(عباس افندی )نقل می کند امر روحانی را مناسبتی با امور سیاسیه نه و یاران باید در هر مملکتی که ساکنند مطیع قوانین ان مملکت باشند و به قدر شق شقه ای دخالت در امور سیاست ننمایند ."( همان 113)
جمع بندی
با توجه به انچه ذکر شد تاریخچه شکل گیری این فرقه و فرق شبیه به ان نشان از تلاش گسترده مخالفان اسلام برای از بین بردن اقتدار این دین مبین دارد . آنچه اسلام ستیزان را برای رسیدن به مقصد موفق می کند عدم شناخت مسلمانان از اصول ایین اسلام و سخنان معصومین است که موجب پذیرش اراجیف خود ساخته این افراد می شود به ویژه در دوره ای که از هر طرف فریاد تساوی حقوق زن و مرد و سختگیری اسلام بر جنس مونث بلند است و بسیاری از مسائل دیگری که مدعیان این دین برای تبلیغات خود از ان استفاده می کنند به نظر می رسد بیش از هر چیز اگاهی دادن به مسلمانان و اشکار کردن چهره پلید گردانندگان این فرقه باید مورد توجه قرار گیرد .

منابع
  • محمدی اشتهاردی ،محمد،بابی گری بهایی گری ، ،قم،گلستان ادب ،1378
  • حسن لو، امیر علی ،مشرق موعود، تابستان 85شماره 1، صص187-216
  • جمعی از نویسندگان، دور نمای کلی از شکل گیری بابیت و بهاییت ، بازتاب اندیشه ، ابان 86،صص49-58
  • علیمردانی ، علی اکبر ،بهاییت و اوقاف ، مطالعات تاریخی ،صص256-271
  • زمانه، روز شمار جریان بابیت و بهاییت، مهر 86 ش 61 صص12-16

۳ نظر:

mojtaba mostafavi گفت...

سلام این دولت برایه همه چی‌ پول دارند ولی‌ نه برای یارانه‌ها . هی‌ میگن نیروی هسته‌ای تو نگو ما باید از حالا به بعد هسته بخوریم چون از خورشت الو فقط هستش گیرمون میاد. ما نیروی هسته‌ای می‌خواهیم بزنیم تو سرمون. نه قدرت خرید داریم نه میتونیم از حالا با بعد جایی برویم چون اقایون بنزین را حسابی‌ بالا بردند. آقای احمدینژاد حق نفت ما که گفتی‌ سر سفره هر خانواده ایرانی‌ میاری کو؟ همه رو دادید به عربهای سنی تو غزه بخورند تا عکستون رو همهجای فلسطین بزنند. نه نیروی اتممیت رو می‌خواهیم نه کمکت به غزه. یادت نره که همین ما بسیجیهایی که همه یارانه‌ها رو ازشون بریدی ما باعث شدیم که جنابعالی هنوز رئیس جمهور باشید.

حسین گفت...

سلام ممنون از مطالب جالبتون .من دوست داشتم که عکس هم چاشنی مطالب میشد.موفق باشین

حسین گفت...

ممنون میشم اگه نام کتاب خاصی همراه با عکس بود برام ایمیل کنید