۱۳۸۹ مرداد ۲۰, چهارشنبه

خرافات مذهبي و خاستگاه ان بخش دوم (پاسدار اسلام اردیبهشت 89)

در مقاله پيشين درباره انواع خرافات و نحوه پيدايش ان صحبت شد . در اين مقاله راجع به خرافات در مذهب و عوامل دخيل در ان، بحث مي شود . همانطور كه قبلا گفته شد  خرافات معلول احتياجاتي است كه مردم داشته و براي رسيدن به پرسش هاي ذهن خود دچار خرافه پرستي شده اند. اما ماهيت دين با خرافه سازگار نيست و هر پيامبري كه از سوي خداوند مامور گرديده با حجت و برهان عقلي و دستورات منطقي با مردم روبرو شده به ترويج ان عقيده پرداخته است . نمي توان تصور نمود در ديني از ابتدا دستورات خرافي وجود داشته باشد . اما به دلايل مختلف كه توضيح داده خواهد شد ، به مرور در ايين ها و دستورت تغييراتي حاصل شده كه مسير ان را عوض نموده است .
 اين نوع تحريفات در تمام اديان وجود دارد و در دين اسلام نيز ديده مي شود خرافاتي كه در دين اسلام راه يافته از راه هاي مختلفي وارد شده كه يكي از انها خرافات موجود در اديان و فرهنگهاي ديگر است .عوامل پيدايش اين پديده نيز متعدد است . مهمترين علل ان نقشه هاي از پيش تعيين شده براي كم كردن نفوذ دين از سوي قدرتمندان است كه نمونه هاي تاريخي جعل احاديث در دوره هاي مختلف پس از اسلام، اين موضوع را تاييد مي كند . دليل ديگر را بايد در باورهاي مردم دانست كه از پيش در ذهن انها نقش بسته و از اديان تحريف شده ديگر به دين جديد وارد مي شود. همچنين سودجويي هاي حكام براي فريب مردم و دوام فرمانروايي شان از علل مهم تلقي ميشود . كه در اين مقاله و مقالات بعدي به انها پرداخته خواهد شد .
خرافات مربوط به دين مسيح
در اديان پيش از اسلام مانند مسيحيت و يهود انحرافات زيادي وجود داشت كه تبديل به باورهايي شده بود كه تاكنون هم ادامه دارد . ايجاد ايين هاي بي اساس در دين هاي مختلف مثل تحريفات دين مسيح حتي تاريخ زندگي عيسي و نحوه بدرود حياتش سالهاست كه در دين مسيحيت رخنه انداخته در تمام اداب و رسوم انان رسوخ نموده است . به برخي از خرافات موجود در دين مسيحيت به اجمال اشاره مي شود .
برخي خرافات موجود در اديان به كلي دين را تحت الشعاع قرار داده اند .در دين مسيح اصل وجود عيسي كه بشري همچون ديگران است به عنوان پسر خدا شناخته شده و اعتقاد به تثليث را موجب گرديده است " يكي از مهمترين عواملي كه كليسا را به شرك (تثليث)و سه گانه پرستي كشانيد توسعه و گسترش عقايد بت پرستي و گرمي بازار افسانه ها و موهومات بود ."( خيرخواه ،17)
بر همين اساس تمثال هاي حضرت عيسي و مريم به شكل هاي گوناگون در نزد پيروانش به عنوان عاملي براي دفع خطر استفاده مي شود :"مسيحي مخلص در هنگام خطر و سختي به جاي اينكه به خداي يگانه متوسل شود و با عزم و اراده خود به دفع خطر كوشد به ان تماثيل متوسل مي شد . نظاميان در ميدان هاي جنگ به عوض ابراز جلادت و مردانگي از انها نصرت مي خواستند و هر كدام يك بازوبندي از ان تماثيل داشت "(تقدم ،ص180) 
در ميان مسلمانان نيز تمثال هايي از ائمه كه صورت واقعي ندارد عزيز داشته مي شود كه دور نيست از مسيحيت گرفته شده باشد ويژه اينكه معروف است برخي از اين نقش ها توسط نقاشان مسيحي كشيده شده است .
وجود چهار انجيل خود دليلي بر تحريفات موجود دراين دين است كه در هر كدام مقاديري خرافات راه يافته است . درباره چگونگي عروج عيسي به آسمان اختلافاتي وجود دارد . "برخي از اناجيل مي گويند :مسيح در روز سوم پس از جان دادن زنده شد و به چشم چندين نفرآمده است مثلا متي مي نويسد :همچنانكه يونس سه شبانه روز در شكم ماهي ماند ،پسر انسان (مسيح)نيز سه شبانه روز در شكم زمين خواهد بود." (متي باب 12جمله 41)     (خيرخواه ، 17)
غير از خرافات مهمي كه اديان را فرا گرفته و زيان هاي فراواني بريا پيروانش دارد و انها را به كلي از دين منفك مي كند مواردي هم در ايين ها پيدا شده كه با اينكه ابعاد زيادي دارد اما زيان ان شايد كمتر باشد . ايين هايي كه مخصوص نذورات مختلف به شكل هاي گوناگون انجام مي گيرد از اين جمله اند. برخي امور در ابتداي امر سنتي خوب و پسنديده بوده ولي بعدها به جهت نفهميدن فلسفه ان دچار دگرگوني شده و بي فايده گرديده است از جمله اين امور شمع روشن كردن است . ايجاد روشنايي در شب و در جاهاي تاريك عملي خوب و خدا پسندانه است كه در تمام اديان وجود دارد و به ان سفارش شده است اما در روزگار ما اين سنت تبديل شده به اسراف كاري نمادين كه فقط مخصوص يك دين هم نيست . شمع سوزاندن و بخور دادن در پيشگاه شمايل مسيح ،همان رسم شمع روشن كردن در امامزاده و سقاخانه است كه تنها براي اداي نذرها انجام مي شود نه ايجاد روشنايي .
خرافات اعراب جاهلي
در ميان افرادي كه با علم و منطق سر و كاري ندارند بيش از ديگران خرافات ديده مي شود اعراب جاهلي به سبب بي اطلاعي از بسياري امور ، غالبا داراي افسانه ها و باورهايي بودند كه پس از اسلام هم ادامه يافت. باورهاي دوران جاهليت تاثير بسياري در باورهاي مسلمانان بر جا گذاشته است . برخي از اين باور ها محصول زندگي طبيعي انها و نزديكي با طبيعت و حيوانات است و برخي از پيروان ايين هاي ديگر گرفته شده است . "نگاهي اجمالي به خرافاتي كه در ميان اعراب جاهلي رواج داشت نشانگر آنست كه انها چون از ريشه يابي حوادث و كشف علتها عاجز بودند به علومي چون كهانت ،قيافه شناسي ،عيافه (پيشگويي هاي مستند به پرواز و اواز خاص پرندگان و مانند ان) روي مي اوردند و طبيعي بود كه چنين افرادي در شناخت علل و اسباب علم بسيار سطحي نگر بودند." (قاسمي، بينات ،92)
فال گرفتن به وسيله رفتارهاي پرندگان براي اعراب كاري طبيعي و هميشگي بود كه خواستگاه ان مربوط به اعمال غريزي پرندگان است براي مثال انها كلاغ و صداي ان را شوم مي دانستند و انرا نشانه كوچ و جدايي مي شمردند دليلش اين بود كه كلاغ ها هر گاه متوجه نزديك بودن كوچ قبيله مي شدند در ان حوالي مراقب بودند تا پس از رفتن مردم ، از بازمانده غذاي انها استفاده كنند و عرب گمان مي كرد امدن كلاغ ها موجب رفتن انهاست . چنين مواردي هنوز هم در فرهنگ ما جاي دارد و در اشعار بسياري ، كلاغ شوم دانسته شده و از ان به عنوان غراب بين نام برده اند .
 كهانت نيز به همين شكل به وجود امد. پيشگويي از اينده يكي از چيزهايي بود كه انسانها در ارزوي ان بودند و برخي شيادان با استفاده از اطلاعاتي از رفتار حيوانات و يا خط سير ستارگان شروع به پيشگويي كردند كه رفته رفته در ميان مردم جا باز كرد و روز به روز با پيشرفت علم ، علوم دروغين پيشگويي نيز رشد مي كند بدون اينكه باورمندان توجهي به خاستگاه باطل اين به ظاهر علم داشته باشند . مردم هميشه از جادوگران و پيشگويان روزگار گذشته حرفها مي زنند در مقبوليت ان شكي ندارند حتي راجع به ديدن جن و غول و دوال پا و موجودات عجيب و غريبي كه غيب مي شوند داستانها دارند كه از درستي ان اطمينان كامل دارند . امروزه هم به صورت هاي ديگري به طور رسمي هنوز اين شغل ادامه دارد حتي در اوضاع سياسي كشور نيز دخالت داده مي شود.
برخي از باورهاي موجود در ميان اعراب جاهلي و بعد از اسلام مربوط به يهودياني است كه در نزديك انها زندگي مي كردند. اعراب به دليل نداشتن دين و فرهنگ، نسبت به اهل كتاب ضعيفتر بوده در مواردي اهل كتاب را سرمشق خود قرار مي دادند كه برخي اعتقاداتشان مربوط به ارتباط با انان بود :"عدم برخورداري عرب جاهلي از يك پشتوانه فرهنگي نقش به سزايي در خضوع و تذلل انها در مقابل اهل كتاب و از وجاهت و منزلت علمي خاص در نزد اعراب برخوردار بودند ايفا مي كرد ."(قاسمي،بينات ،92)
مدارس يهوديان كه در انها به اموزش احكام شريعت مي پرداختند نيز به گسترش تاثير پذيري كمك نموده است : "برخي از بزرگان مكه و يثرب به اين مكانها رفت و امد داشتند و سوال هايي را درباره داستان هاي انبيا و گذشتگان يا مسايل ديگر با علماي يهود مطرح مي كردند و انها بر طبق مانوسات ذهني خود پاسخ مي دادند و از همين رهگذر بود كه داستانهاي اسراييلي و اساطير بسياري در ميان اعراب چه قبل از اسلام و چه بعد از ظهور اسلام رواج يافت "(همان،93)
ورود روايات يهود به اسلام
يكي از دلايل ورود روايات و افسانه هاي مجعول درباره قصص قرآني روايات يهودي است كه از انها به عنوان اسراييليات ياد مي شود . گذشته از اينكه اين باورها ازقبل در ذهن اعراب جا باز كرده بود ،"آنچه به گسترش اسراييليات و داستانهاي خرافي و مجعول اهل كتاب كمك مي كرد اسلام اوردن ظاهري و سطحي چند تن از علما و دانشمندان يهود و نصارا بود كه با پوشيدن كسوت اسلام و حتي در امدن به كسوت صحابه پيامبر توانستند به راحتي بسياري از عقايد خرافي و رسوبات فكري خود را در قالب روايات و احاديثي چند به خورد مسلمانان بدهند ."(همان ،95)
يهوديان كه از ابتدا نسبت به دين اسلام كينه داشتند سعي كردند با نفوذ در ميان مسلمانان خرافات را در دين جاي دهند و مانع پيشرفت مسلمانان گردند كه تا حدود زيادي  موفق بودند و در تمام تفاسير مقادير زيادي از اسراييليات را مي توانيم بيابيم .
اسرائيلياتي كه در اثار مختلف تفسيري ،روايي ،تاريخي و كلامي راه يافته سبب گرديده است تا دشمنان شناخته شده و يا ناشناخته اسلام با دستاويز قرار دادن اين مجعولات و گاه با بزرگنمايي و شاخ و برگ دادن به دروني ترين نقاط حرم اسلام پاي تجاوز گذارند و حريم مقدي انرا مورد هجوم تبليغات مسموم خود قرار دهند ."(قاسمي ، مشكوه،176)
نمونه هايي از جعليات يهود را در احاديث مي يابيم . يكي از باورهايي كه از يهود در ميان مسلمانان رواج يافته داستان چگونگي عملكرد شيطان براي فريب آدم است. در اين داستان طاووس و مار نقش مهمي دارند در حاليكه در روايات اسلامي چنين چيزي وجود ندارد اما چنين حديثي چند بار از ائمه نقل گرديده است : در حديث ديگر منقولست كه در خدمت امام رضا از حُسن طاووس تعريف مي نمودند . حضرت فرمود هيچ حيواني حسنش زيادتر از خروس سفيد نيست . خروس خوش اواز تر از ان و بركتش بيشتر است و تو را در وقت نمازها اگاه مي كند طاووس به ان گناهي كه نموده و به ان سبب مسخ شده است نفرين و ويل و عذاب بر خود مي كند .(مجلسي،322)
آنها چون مسلمانان ساده لوح را اماده شنيدن خرافات مي يافتند با بهره گيري از قوه خلاقه خود داستانها و افسانه هاي خرافي را كه حتي سابقه اي زا انها در منابع اهل كتاب به چشم نمي خورد خلق مي نمودند ...شرح و تفصيلهايي چون طول و عرض حضرت ادم ف طول و عرض و ارتفاع كشتي نوح و ماجراي حيوانات موجود در ان نام عصاي موسي و جنس و مشخصات ان نوع درختي كه خدا به وسيله ان با موسي سخن گفت ، ويژگي هاي اژدهاي يكه از عصاي موسي پديد امد ،ويژگي هاي تابوت عهد و طول و عرض و جنس ان ، نام سگ اصحاب كهف ورنگش و  موضوعاتي از اين قبيل را كه غالبا زاييده فكر و خيال انان بود با تمام ريزه كاري ها نقل مي كردند ."(قاسمي، مشكوه، 178)
اهداف خرافه سازان
اگر دين را مايه نگراني دشمنان بدانيم خرافه نقطه مقابل ان است كه دقيقا در مسير خواست مخالفان يك دين و ايين بال و پر پيدا مي كند هر ديني كه به انحراف كشيده شده به خاطر از بين بردن تاثير ان بوده است . اما درجه تاثير خرافات در دين متفاوت است . برخي از باورها به كلي در اصل دين رخنه ايجاد مي كند و زيان هايي براي پذيرندگان دارد و موجب گريز از مذهب نيز هست. چنين مواردي به صورت جعل قانون از طريق حديث و روايت و شرح سيره اتفاق مي افتد كه حاصل تلاش هايي است كه در دوره اي از تاريخ اسلامي توسط برخي كه بدعت گذاري هايشان معروف است انجام گرفت . جدا سازي اين احاديث از احاديث درست كاري دشوار و مخصوص اهل فن است .  بر خي از اين جعليات، علاوه بر ترويج امور بي اساس ، موجب مسخره ساختن دين نيز مي گردد . براي مثال چنين حديثي كه حتي سندش ذكر نگرديده در كتابي معروف چون حليه المتقين ديده مي شود : "به سند معتبر نقل شده حضرت علي بن الحسين فرمود : استخوان را پاك مكنيد زيرا جنيان را در ان بهره هست اگر پاك كنيد ايشان چيزي را از خانه شما مي برند كه بهتر از اين باشد."( مجلسي ،49)
به نظر مي ايد در اين حديث تحريفي صورت گرفته است .زيرا سفارش براي انداختن پس مانده غذا براي حيوانات در دين وجود دارد اما دراينجا قضيه به شوخي بدل گرديده و عقيده اي خرافي را ترويج مي كند كه نمونه هايش فراوان است .
برخي از دستورات ديني كه در كتب حديث نوشته شده نه با عقل جور در ميايد نه با مذهب و نه با احاديث ديگر هماهنگي دارد . گاهي جنبه طنز نيز پيدا كرده ، موجب مسخرگي مي شود :
"از حضرت صادق منقولست هر كس ريش خود را هفتاد نوبت شانه كند و يكي يكي بشمارد شيطان تا چهل روز نزديك او نيايد ."( همان، 133)
"از امام رضا منقولست هر كس شانه را هفت مرتبه بر سر و ريش و سينه بكشد دردي نزديك او نيايد ."(همان،134)
تعبير خواب كه يكي از علوم غريبه است كه هر كسي نمي تواند ادعاي انرا داشته باشد در حال حاضر به صورت شغلي در آمده كه حتي سايتهاي اينترنتي هم تبليغ مي شود انواع فال هاي ورق و قهوه و فال انبيا فال قران و...ابداع شده كه طرفداران فراواني دارد در بيشتر مجلات خانوادگي صفحاتي به اين امر اختصاص دادهاند سايتهاي فرهنگي تفريحي پر است از اين مطالب خرافي كه هيچ پايه و اساسي ندارد و به راهي براي شيادي و كلاه برداري تبديل گرديده است . اگر در گذشته خرافه معلول جهل به امور طبيعي بود ، امروز فقر فرهنگي و ديني است كه موجب گسترش ان است .
            نقش علماي دين در زدودن خرافات
خرافاتي كه در مذهب راه يافته در طي ساليان به تدريج رسوخ كرده و از بين بردن انها بسيار مشكل است . اما به دليل اهميت موضوع نمي توان به سادگي از كنار ان گذشت . اينكار از چند طريق ممكن است كه مهمترين ان ويرايش كتابهاي حديث و تفاسير قراني است . اين كار به دليل حساسيت موضوع تنها از متخصصان علوم ديني بر مي ايد بنابراين به نظر مي ايد اگر اين كار با يك اقدام جمعي انجام بگيرد كاري عملي است .
جلوگيري از چاپ جديد كتابهايي كه تبليغ خرافات است ، انواع كتاب هاي فالگيري تعبير خواب هاي جديد ، خواص ادعيه ، منتخب احاديث و...كه به نظر نمي ايد نظارت درستي بر انها باشد نيز راهي ديگر است . براي مثال كتاب اسرار قاسمي از ملا حسين كاشفي پر است از اسرار جادوگري كه از حيث انتفاع به كلي ساقط است و اين شخص همان كسي است كه روضه الشهدا را نوشت و مرثيه خواني خرافي را بين مردم رواج داد و هنوز پس از گذشت چند قرن ، در مراسم محرم  از همين نوشته استفاده مي شود. امثال اين كتاب ها انقدر فراوانند كه ذكر انها خود به كتابي جداگانه نياز دارد و از بين بردن آثار اين نوع نوشته ها، زماني طولاني مي طلبد اما پيش از ان توجه به گسترش نيافتن دامنه انها اولين اقدامي است كه مي تواند موثر باشد .   

منابع
  • مبارزه اسلام با خرافات ، جعفر سبحاني تبريزي ، درسهايي از مكتب اسلام ،ابان 1346 ، صص6-11
  • مسيحيت در چنگال خرافات ، كامل خيرخواه ،درسهايي از مكتب اسلام  شهريور 1352 سال 14 ش 8 صص(17-21)
  • خرافات چگونه وارد اديان مي شود، تقدم، ابان 1306 ش3،،صص180- 185
  • اسرائيليات و زمينه نفوذ ان به فرهنگ اسلامي ،حميد محمد قاسمي ،بينات ، زمستان 1378،ش24صص87-103
  • انديشه ها و انديشه وران (اسرائيليات و زمينه هاي نفوذ ان به فرهنگ اسلامي، حميد محمد قاسمي ،مشكوه، بهار 1378، ش62-65 صص 175- 192
  • مجلسي، حليه المتقين ،تصحيح ناظم عابديني مطلق،چ2، 1388   

۱ نظر:

mojtaba mostafavi گفت...

سلام این دولت برایه همه چی‌ پول دارند ولی‌ نه برای یارانه‌ها . هی‌ میگن نیروی هسته‌ای تو نگو ما باید از حالا به بعد هسته بخوریم چون از خورشت الو فقط هستش گیرمون میاد. ما نیروی هسته‌ای می‌خواهیم بزنیم تو سرمون. نه قدرت خرید داریم نه میتونیم از حالا با بعد جایی برویم چون اقایون بنزین را حسابی‌ بالا بردند. آقای احمدینژاد حق نفت ما که گفتی‌ سر سفره هر خانواده ایرانی‌ میاری کو؟ همه رو دادید به عربهای سنی تو غزه بخورند تا عکستون رو همهجای فلسطین بزنند. نه نیروی اتممیت رو می‌خواهیم نه کمکت به غزه. یادت نره که همین ما بسیجیهایی که همه یارانه‌ها رو ازشون بریدی ما باعث شدیم که جنابعالی هنوز رئیس جمهور باشید.