۱۳۸۹ مرداد ۱۹, سه‌شنبه

خرافات و شناخت عوامل ان(پاسدار اسلام فروردین 89)

خرافات و شناخت عوامل ان
ذهن جستجوگر بشر از ابتداي حضور بر روي كره خاكي ، به دنبال پاسخ سوالاتي بود كه درباره خلقت و آفريننده  آن داشت . در اين جستجوگري به هر انچه گمان مي كرد به منظور او نزديك است چنگ مي زد و همچون باوري تزلزل ناپذير آنرا حفظ مي نمود. دستاوردهاي بشر اوليه اولين باورهاي خرافي را پديد آورد. خرافات اوليه به وجود خدايان و و دلايلي براي حوادث طبيعي منحصر مي شد و با پيشرفت زندگي انسان،اين نوع باورها گسترش بيشتري پيدا كرد. گر چه خرافه ريشه در ناداني دارد اما پيشرفت علم هيچگاه خرافات را از بين نبرده بلكه به همان نسبت كه علم پيشرفت كرده گستره باورهاي خرافي نيز بيشتر شده و به ازاي هر پرسشي كه پاسخ داده شده ، چندين پرسش ديگر پديد آمده كه پاسخ دادن به آنها باز موجب فرضياتي كه غالبا خرافه بوده و تا رسيدن به يقين بر افكار استيلا پيدا كرده است . به همين دليل است كه روز به روز بر دامنه خرافه گرايي افزوده مي شود .
معني لغت خرافه
در فرهنگهاي لغت چنين معني براي خرافه مي يابيم: "نام مردي پري زده از قبيله عذره بوده است و او آنچه از پريان مي ديد نقل مي كرد و مردم او را بدروغ مي پنداشتند و باور نداشتندي و گفتندي :هذا حديث خرافه و هي حديث مستملح كذب."(دهخدا،ج6، ذيل خرافه)
خرافه ، در زمان پيامبر مي زيسته و از ان زمان به بعد حرفهاي بي اساس را خرافه گفته اند اما اين به ان معني نيست كه پيش از ان باورهاي خرافي وجود نداشته است . چنانكه گفته شد اينگونه باورها و پندار هاي بي اساس از ابتدايي ترين روزهاي خلقت انسان پديد امده است و رواج يافته است و با نامهاي مختلف خوانده شده كه همه به عنوان باورهاي بي پايه و اساس مشخص مي شوند .
 انواع خرافات
خرافه گرايي يا اعتقاد به اموري بي پايه و اساس در طيف هاي گوناگون ديده مي شود . برخي باورها داراي ريشه هاي عميق بوده به قرنها پيش باز مي گردند به اين دليل در ميان تمام ملتها به نوعي وجود دارند . برخي ديگر از قدمت كمتري برخوردارند و مربوط به يك ملت يا پيروان مذهبي هستند. دسته ديگر باورهايي است كه در ميان قومي خاص و يا حتي يك فرد وجود دارند كه گستره بسيار محدودي را شامل مي شود . با اين تعاريف سه گونه باور يا خرافه وجود دارد :
 1- خرافات جهاني
با گسترش طوايف و قبايل و كشورهاي مختلف و جدا شدن فرهنگها از يكديگر باورهاي اوليه انسانها نيز تغيير پيدا كرده اما به دليل داشتن ريشه مشترك شباهتهايي با هم دارند . برخي باور ها در ميان تمام ملل وجود دارد و هر يك با اندكي تغيير به ان ايمان دارند و در زندگي خود مصرانه انرا رعايت مي كنند يكي از اين باورها اعتقاد به سعد و نحس ايام هفته است . در كتب مذهبي مسلمانان انجام برخي اعمال را در روزهايي از هفته منع و در روزهاي ديگري سفارش كرده ا ند . در ميان مذاهب ديگر يا ملتهاي ديگر نيز چنين باورهايي ديده مي شود كه ممكن است با هم تفاوتهايي داشته باشد براي مثال "لويي چهاردهم پادشاه انگلستان ،جمعه را به فال نيك مي گرفت و در اين روز به كارهاي بزرگ اقدام مي نمود .
در قرون وسطي اغلب روزهاي جمعه ناخن نمي گرفتند امروز نيز اين خيال به بعضي فرانسويان مستولي است در روزهاييكه اسم انها حرف "ر" دارد يعني ايام سه شنبه vendredi،چهارشنبه mercredi ،جمعه ,mardi
به عكس هلندي ها اعتقادشان اين است كه هر كس در روز جمعه ناخن بگيرد درد دندان به او عارض نمي شود (بهار ،461)
اسپانيولها روز سه شنبه را شوم مي دانند و مي گويند :در سه شنبه زن مخواه ،سفرمرو ، از خانه خود دور مشو ."(همان، 460)
اعتقاد به نحسي سيزده در ميان تمام ملل وجود دارد . برخي هتل هاي اروپا طبقه سيزدهم ندارند . پلاك هيچ خانه اي سيزده نيست و اين باور در ميان ايرانيان بيشتر در روز سيزده نوروز خود را نشان مي دهد .
2- خرافات ملي : برخي باور ها در ميان ملل خاصي وجود دارد كه وابسته به فرهنگ و دانش ان ملت است . ممكن است اروپاييان به مطلبي اعتقاد داشته باشند كه در افريقا ان عقيده را مسخره كنند چنانكه برخي ايرانيان در سفرهاي خود به اروپا متوجه وجود عقايدي ميان اروپاييان شده اند كه در ميان ايرانيان وجود ندارد و يا بالعكس . اين نوع باورها علاوه بر تفاوت فرهنگي مربوط به مذهب و عقايد مذهبي و پيشروان ديني هم هست . براي مثال ايراني ها براي دفاع در برابر چشم زخم اسفند دود مي كنند يا گياه خاصي را به گردن اطفال مي اويزند و"ايرلندي ها براي محافظت اطفال از چشم زخم نان و نمك و سير به گهواره انها مي گذارند."(همان،461)
بسياري از رسومي كه در مراسم ازدواج ، ميهماني ،وفات،سفر و... رعايت مي شود از اين نوع است مثل آب پشت سر مسافر ريختن ، قند ساييدن بر سر عروس ، چله بري و بسياري آدابي كه گر چه به طور جدي رعايت مي شود هيچ فايده اي ندارد و تنها بر عادات ديرينه استوار است .
3-خرافات شخصي
مواردي از باورها تنها به يك شخص محدود مي شوند گاهي به طور تصادفي يك اتفاق خوب چندين بار در روزي خاص مواجه مي شود و شخص گمان مي كند اين روز روز شانس اوست و يا روزي كه يكي از اقوام را ديده اتفاق بدي برايش افتاده به خود تلقين مي كند كه اين شخص بد قدم است . مثلا"ژول سزار در وقت نشستن اگر پاي چپش سهوا بروي پاي راست مي افتاد منتظر وقوع حادثه بزرگي مي شد ."( بهار ، 459)
 اينگونه موارد كه نمونه هاي بي شماري دارد تنها به قوه تلقين افراد بر مي گردد كه ممكن است گاهي درست هم در بيايد اما دليل علمي ندارد . از نظر جامعه شناسي اين نوع خرافات در روابط اجتماعي تاثير مهمي مي گذارد .

علت وجود خرافات
1- جهل
خرافه از ابتداي پيدايي معلول جهل انسانها بود . اكنون نيز در ميان عوام و مردم كم سواد يا بي سواد بيشتر اين نوع اعتقادات ديده مي شود. هنگاميكه دليل واقعي براي يك امر پيدا شد ديگر نيازي به حفظ باور قبلي نيست اما تا اين جهل بر طرف نشود چنين اتفاقي نمي افتد . سالهاي سال از كشف گرد بودن زمين و گردش ان به دور خورشيد مي گذرد؛ اما هنوز هم هستند كساني كه زمين را بر دوشاخ گاو استوار مي دانند كه ان گاو بر پشت ماهي است و ماهي هم در اقيانوسي شناور است و زلزله زماني اتفاق مي افتد كه گاو زمين را بين شاخ هايش جابه جا مي كند. چنين باورهايي كه در ميان مردم كم نيست به كتبي بازمي گردد كه در زمانهايي نوشته شده كه هنوز علوم بر مردم مكشوف نبوده است اما پس از كشف نيز كتابها به همان شكل بدون هيچ توضيح باقي مانده است كه نمونه هاي انرا در تفاسير مي توان ديد .
2-     آداب و رسوم غلط 
بسياري از رسوم از دورترين زمانها وجود داشته و نسل در نسل بدون توجه به فايده و نتيجه اش به ان عمل كرده اند و عدول از انرا بر خلاف سنت و حتي گاهي مذهب مي شمارند . از ان جمله است كه مي گويند :عقد دختر عمو و پسر عمو را در عرش بسته اند . اين جمله بدون اينكه هيچ پشتوانه مذهبي داشته باشد سال هاي سال موجبات آزار جواناني بوده كه تمايلي به ازدواج فاميلي نداشته اند و سنت انها را مجبور كرده است . تمام رسوماتي كه در هنگام خواندن خطبه عقد انجام مي گيرد سنتهايي است كه پايه و اساسي ندارد و رفته رفته گستره ان بيشتر مي شود و شاخ و برگ پيدا مي كند .
3-     تعصب ابا و اجدادي
بسياري از باورها ناشي از تعصب براي ادامه راه گذشتگان و عمل به توصيه هاي انان است . گر چه اين اعمال با دين و مذهب نيز فاصله داشته باشد ، عمل به انرا واجب مي شمارند . باورهايي كه به اين دليل در ميان مردم وجود داشت بسياري از عقب ماندگي هاي ايران بويژه زنان را در پي داشت و به دليل وجود اين باورها در ميان علما ، بيشتر به ان دامن زده شده است . يكي از اين تعصبات درباره مدرسه سازي به روش جديد بود كه مخالفتهاي زيادي را در پي داشت و برخي علما فتواي حرام بودن انرا نيز صادر كردند به ويژه مدارس دخترانه را تكفير مي نمودند . كه دليل ان  انس گرفتن به روش هاي معمول مكتبخانه اي و زشت شمردن تحصيل دختران بود . مخالفت علما با مدارس به اين دليل بود كه گمان مي كردند با سواد شدن مردم انها را از دين بر مي گرداند . ميرزا حسن رشديه اولين كسي بود كه در ايران مدرسه به شيوه اروپا تاسيس كرد و چندين بار مدرسه اش خراب شد .رشديه " در زمان مظفرالدين شاه هم اقدام به تاسيس مدرسه كرد و با  اجازه علماي نجف مسجد شيخ الاسلام را براي هفتمين بار مدرسه كرد يكي از عالم نمايان كه در امتحان اخر سال حضور داشت گفت نوباوگاني كه به اين سرعت و سهولت مطالب به ان بزرگي را فرا مي گيرند مسلما بعدها از دين بر خواهند گشت و به سوي كفر روي خواهند اورد .(سليمي ،25)
او در شهرهاي مشهد و تبريز مدارسي احداث كرد و هر بار با مخالفت مكتب داران مواجه شد (يوسفي ،16)
تاسيس مدارس دخترانه در حاليكه مدارس پسرانه هم با اشكال و فتاوي مخالف مواجه بود فتواهايي را در اين زمينه به دنبال داشت . چنانكه به دنبال خبر تاسيس اين مدرسه توسط بي بي خانم استرابادي ،علما فتوا صادر كردند كه "تاسيس مدارس دخترانه مخالف با شرع است و حتي مخالفت و خفقان حاكم تا حدي بود كه در سال 1282شمسي سيد علي شوشتري در حرم عبدالعظيم بست مي نشيند و در تكفير نامه اي كه صادر مي كند مي نويسد :واي به حال مملكتي كه در ان مدرسه دخترانه تاسيس شود "(روزنامه شرق ،ص14)(سليمي ،27)
4-     تبليغات دروغين
يكي ديگر از عوامل پديد امدن خرافات ، شياداني هستند كه خود واقف به دروغ بودن باوري دارند اما نفع خود را در ناداني مردم مي بينند . اين نوع باورها هم در مسايل اجتماعي ديده مي شود و هم در امور مذهبي . بسياري از كسانيكه دين واقعي و دستورات درست ديني را موجب بيداري مردم و كوتاه شدن دست ديگران از انها مي دانند سعي كرده اند معارف ديني را به شكلي وارونه جلوه دهند و يا جعلياتي بسازند و مردم را با انها مشغول كنند تا به امور مهم نپردازند . بسياري از روحاني نماياني كه در رژيم هاي گذشته به دهات اعزام مي شدند تا اداب اسلامي را به مردم بياموزند موجب فراواني اين باورها شده اند بدون اينكه خود مبلغين هم چيزي بيش تر ازمردم بدانند به جهل بيشتر دامن زده اند . در مسايل اجتماعي و فرهنگي نيز انواع وسايل خرافي از قبيل جن گيري و دعانويسي و احضار ارواح شيوع دارد كه همه از راه تبليغات دروغين سر پا مانده اند وگرنه بيهودگي اين روش ها ماهيت انها را نشان مي دهد/ اين تبليغات مربوط به زمان و مكان خاصي هم نيست و با پيشرفت علم و سواد مردم تبليغات اين گروه نيز پيشرفته تر شده مطابق روز مي شود . انواع كتابهاي طالع بيني هندي و چيني و ايراني ،انواع سايتها و مجلاتي كه صفحه اي را به فال ماه تولد اختصاص داده اند در راستاي گسترش خرافات و البته نفع شخصي خود پيش مي روند .
در اين راستا نقش سياست را نبايد ناديده گرفت .اعتقاد عوام به خرافات ديني انها را مطيع و زيردست قرار مي دهد . قدرت طلبان با مشغول كردن مردم به اموري غير واقعي و سرگرم كننده انها را در دست خود گرفته حكومت مي كنند. چنين كارهايي از قرنها پيش رواج داشته و عامل اصلي انحراف اديان بوده است چنانكه هنوز هم بزرگترين عامل وجود تحريفات ديني به شمار مي رود . قدرت طلبان با سوءاستفاده از عقايدي  كه خود به مردم به نام دين اموخته اند ، انها را در راستاي اهداف خود به كار مي گيرند و به سادگي كنترل مي كنند .
نحوه پيدايش خرافه
اينكه خرافات از چه راه هايي به باورهاي مردم مي پيوندند جاي بحث فراوان دارد كه مي توان انها را به چند دسته تقسيم كرد :
1- فرضيات علمي
1- برخي باورها ريشه در فرضيات علمي دارند كه در ابتدا مطرح شده و عده اي پذيرفته اند و سالهاي سال رواج داشته ، مدتي بعد راي به نفي ان داده مي شود . اين باورها ممكن است چندين بار نفي و اثبات شوند و خرافه بودن يا نبودن ان در ميان ملتها متفاوت است مثلا عقيده تاثير پذيري جنين از تحريكات بيروني ، به صورت فرضيه اي علمي مطرح بود و پزشكان ازمايشهايي براي نفي يا اثبات ان انجام مي دادند اما زماني هم به عنوان عقيده اي خرافي مطرح شد : "حتي در عصر روشنگر ويكتوريا نيز اين عقيده به شدت رواج داشت كه "زناني كه وضعي خاص د ارند بايد دقت كرده خود را فقط در معرض تحريكات خوشايند قرار دهند و از نمايشگاه هاي هنري و كنسرتها بازديد كنند تا فرزندي با فرهنگ و تندرست داشته باشند در همان دوره بسياري از پزشكان مقاله هايي در نشريه هاي پزشكي انتشار دادند كه در انها اثر عوامل دوره پيش از تولد بازگو مي شد بعدها در طول نيمه اول قرن نوزدهم همه اين مطالب به عنوان خرافات مردود اعلام شد ."(جاهودا،129)
اما امروزه اثبات شده كه "اين توصيه كه زنان آبستن بايد وقت خود را با خوشي و مسرت در محيطي مطبوع بگذرانند در واقع يك پند خردمندانه بود .نه يك خرافه"(همان،129)
در مواردي هم فرضيه علمي با شكست مواجه شده و و باور داشتن به ان از ان پس خرافه شمرده مي شود كه اعتقاد به تاثير ستارگان در سرنوشت انسانها از اين نوع است . خرافه گرايي گر چه مولود ناداني بوده اما در مواردي به نفع بشريت تمام شده است . در روزگاري كه ستارگان اسمان را سعد و نحس مي دانستند و گردش انها را موثر بر سرنوشت انسان مي شمردند رصدخانه هايي ساخته شد كه حركات ستارگان را زير نظر گرفتند تا كوچكترين تغييرات انها را ثبت كنند و بتوانند به پيشگويي هايي بپردازند و همين موجب كشف بسياري از ناشناخته هاي اسمان شد و علم نجوم را پديد آورد . اما هنوز باورهاي بسياري از دوران قديم درباره ستارگان وجود دارد .
2- خرافات ساختگي
برخي باور ها از ابتدا غلط است و توسط عوام ساخته شده است كه خود عوامل متعددي دارد كه به مذهب و سياست و فرهنگ باز مي گردد . از انواع خرافات ساختگي مي توان به جعليات اگاهانه فرصت طلبان براي فريب دادن مردم اشاره كرد كه در بخش تبليغات دروغين به انها اشاره شد .
3- باورهاي تحريف شده
برخي موارد مطلبي علمي يا مذهبي عنوان شده كه در جاي خود مفيد و درست بوده اما رفته رفته به شكل ديگري تغيير ماهيت داده و شاخ و برگ پيدا كرده است . نمونه هاي انرا در كتب بسياري از محدثين و ناقلان سنت مي توان ديد كه شامل ذكر ثوابهايي براي قرائت فلان سوره و آيه گفته شده كه بدون توجه به فلسفه انها نقل شده است . رواج دعا نويسي براي حل مشكلات دنيوي يكي از معضلاتي است كه ريشه در چنين باورهايي دارد .
خرافات از نظر اسلام و قران
خرافه گرايي كه موجب پايبندي به سنت اجدادي است موجب پس زدن دين و روش  تازه و روي گرداني از ان است چنانكه پيامبر اسلام براي زدودن خرافات از ذهن مردم كساني را به ديار ها مي فرستاد تا انها را اماده كنندو افسانه  هايي را كه حاصل تحريف دين هاي گذشته بود و در ذهن مردم باقي مانده ،از سر انها بيرون كند :
"بزرگترين سد در برابر پيشرفت ايين اسلام همان افسانه ها بود و از اين جهت پيامبر با تمام قدرت مي كوشيد كه اثار جاهليت را كه همان افسانه ها و اوهام بود از ميان بر دارد . هنگاميكه معاذبن جبل را به يمن اعزام نمود به او چنين دستور داد :وامت امر الجاهليه الاماسنه الاسلام و اظهر امر الاسلام كله صغيره و كبيره . يعني اي معاذ اثار جاهيليت و افكار و عقايد خرافي را از ميان مردم نابود كن و سنن اسلام را كه همان دعوت به تفكر و تعقل است زنده نما"(سبحاني ، ،8)
مقابله قران با خرافات
"در ميان جاهلي معمول بود كه بر بعضي حيوانات علامت و نامي گذاشته در خوردن گوشت و شير ان حيوانات و چيدن پشم و سوار شدن بر پشت انها ر ا ممنوع مي ساختند و اين حيوانات را رها مي نمودند . ما جعل الله من بحيره و لا سائبه و لا وصيله و لا حام و لكن الذين كفروا يفترون علي الله الكذب و اكثرهم لا يعقلون .( مائده /103)
در اين ايه نامهايي كه بر اين حيوانات مي گذاشتند ذكر شده است . اينها حيواناتي است كه براي خوشنودي خدا رها كرده از انها استفاده نمي كردند و خدا از اينكار كه موجب اتلاف مال و ازار حيوان است منع مي كند .
منابع
  1. جاهودا، گوستاو، روانشناسي خرافات، محمد نقي براهني ، نشر البرز، تهران 1371، چ3
  2. سليمي ،مصطفي، خرافات تحجر و نوگرايي ديني ، انتشارات مهر ياران ،1388
  3. درسهايي از مكتب اسلام ، جعفر سبحاني تبريزي ، مبارزه اسلام با خرافات ،ابان 1346 سال 8 ش 12(صص6-11)
  4. همشهري ماه ، مجيد يوسفي ، ش9دوره جديد، ضميمه ص16
  5. مجله بهار، خرافات و اوهام ، سال اول ش9و 10 ، بهار 1335، ص 459
  6. دهخدا،علي اكبر، لغتنامه ، انتشارات دانشگاه تهران 1373


۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
زحمت کشیدین
مستندات تاریخی اسلامی را بیشتر کنید
ممنون

mojtaba mostafavi گفت...

سلام این دولت برایه همه چی‌ پول دارند ولی‌ نه برای یارانه‌ها . هی‌ میگن نیروی هسته‌ای تو نگو ما باید از حالا به بعد هسته بخوریم چون از خورشت الو فقط هستش گیرمون میاد. ما نیروی هسته‌ای می‌خواهیم بزنیم تو سرمون. نه قدرت خرید داریم نه میتونیم از حالا با بعد جایی برویم چون اقایون بنزین را حسابی‌ بالا بردند. آقای احمدینژاد حق نفت ما که گفتی‌ سر سفره هر خانواده ایرانی‌ میاری کو؟ همه رو دادید به عربهای سنی تو غزه بخورند تا عکستون رو همهجای فلسطین بزنند. نه نیروی اتممیت رو می‌خواهیم نه کمکت به غزه. یادت نره که همین ما بسیجیهایی که همه یارانه‌ها رو ازشون بریدی ما باعث شدیم که جنابعالی هنوز رئیس جمهور باشید.