۱۳۸۸ دی ۱۳, یکشنبه

جلوه های دین ستیزی در نشریات عصر پهلوی (همایش 15 خرداد خرداد 87)

چکیده :دین و مذهب و اعتقادات محکم مردم همواره سدی در راه سودجویی دولت های حاکم بوده است. صرف نظر از اینکه مذهب و خرافات گاه با هم اختلاط داشته اند و از این راه سوءاستفاده های می شده است ، پایبندی مردم به اعتقادات خود و حرف شنوی از روحانیت به ضرر حکام جائر تمام می شد زیرا هیچ چیز نمی توانست در مقابل خواسته مردمی که بنا به فتوای مرجع تقلید خود قیام کرده بودند مقاومت کند ؛ چنانکه در نهضت هایی چون قضیه تنباکو تنها یک فتوا موجب لغو ان امتیاز که سود زیادی برای حکومت داشت شد .  به این دلیل رضا شاه و پسرش با در نظر گرفتن شرایط موجود در دنیا و برای اینکه مزاحمی در برابر خواسته های خود نداشته باشند مبارزه با اعتقاد مذهبی را یکی از پایه های حکومت خود قرار دادند . 42 که در آنها مطالب و عکس های فراوانی که در راستای ترویج فساد به چاپ می رسید، پرداخته شده است .
 رضا شاه بر خلاف پدرش از راه غیر مستقیم به این کار اقدام کرد و با ایجاد جو بی بند و باری و ارائه فرهنگ منحط غربی و رواج فساد در جامعه توانست تا حدی به خواست خود برسد . او برای رسیدن به این هدف از وسایل زیادی استفاده کرد که یکی از آنها روزنامه ها و  نشریات خانوادگی بود که بسیارمورد توجه جوانها قرارمی گرفت .  در این مقاله به بررسی نشریات سال های 40
کلید واژه ها: مجله امید ایران ، فردوسی، سپید و سیاه، تهران مصور،اطلاعات جوانان،روزنامه کیهان ، مرد مبارز،














جلوه های دین ستیزی در نشریات عصر پهلوی
مقدمه:
رژیم پهلوی از همان آغاز در صدد بر اندازی زیرساخت های مذهبی مردم بر آمد . رضا شاه که آشکارا با تقلید از کشورهای بی دین چون ترکیه خواست تمام مظاهر تجدد غربی را در کشور اسلامی پیاده کند و توانست در سطوح بالای جامعه در میان مرفهین و وابستگان و اطرافیان خود موفقیت پیدا کند اما در مقابل مردم عادی چندان موفق نشد . اما محمد رضا تدبیر بهتری اندیشید و به جای اینکه مستقیما با مظاهر دینی به مخالفت برخیزد و بر دشمنی مردم بیافزاید ، راه ساده تری پیدا کرد و آن رواج تدریجی فساد در جامعه به ویژه در میان جوانان بود . و او می دانست با مشغول کردن جوانان به لهو و لعب و مسائل پیش پا افتاده ظاهری خود به خود پایگاه مذهبی آنان ضعیف شده به مرور از بین خواهد رفت . "معلوم بود که حتی شاه نیز اهمیت مذهب را به عنوان ستون اصلی در برقراری همبستگی ملی انکار نمی کند ولی چون پیشرفت اهداف او در کنار مذهب گرایی مردم امکان پذیر نبود ؛ لذا در صدد یافتن آرمان دیگری به جای مذهب برآمد تا آنرا به عنوان ستون اصلی برای تأمین همبستگی ملی مورد استفاده قرار دهد ".( روحانی ص 202-203)
"تبلیغات بر ضد دین شایع بود . بیشتر روزنامه ها غالب وقت خود و خوانندگان را صرف آن می کردند تا به هر طور که ممکن بود به توده تبلیغ ضد آیین کنند ."(همان، ص 222)
"بخش مبارزه و معارضه با اساس اسلام سعی داشت آیین اسلام را یک دین سامی و بخصوص عربی جلوه داده چنان نماید که گویی این آیین برای مردم جزیره العرب با فرهنگی منحط و بسیار عقب مانده که هیچ تناسبی با ملت پیشرفته ای مانند ایرانیان نداشته و ندارد تلقی کند ."(همان، ص 207-208)
 به این ترتیب بود که می بینیم در تمام رسانه ها اعم از تلویزیون ، سینما ، تئاتر، موسیقی، کتاب های درسی و داستانی ، روزنامه ها و مجلات پر از مطالبی است که جوانان را ترغیب می کند به ظاهر و زیبایی خود توجه کنند و برای این کار حتما الگویی از میان هنرپیشگان و خوانندگان داشته باشند و در این راستا زنان بیشتر مورد هدف بوده اند زیرا زنان در ساختن و خراب کردن یک جامعه نقش بیشتری ایفا می کنند و با استفاده از فساد زنان به سادگی می توان کل جامعه را به فساد و از این راه به بیدینی کشاند . شاه برای کشاندن زنان به صحنه اجتماع ابتدا زیرنام آزادی زنان اقدام کرد :
"زن در جامعه شاه آنقدر ازاد بود که می توانست لخت در خیابانها راه برود ...برقصد آوازبخواند ..بزک کند ودر فاحشه خانه ها وارد شود و تن به فحشا و زنا دهد ."(فولاد زاده،  ص 74)
قدم دیگری که شاه برای فریب افکار عمومی برداشت دادن حق رأی ظاهری به زنان بود :
"به موجب تصویب نامه اصلاح قانون انتخابات که دیشب به تصویب هیأت دولت رسید زنان به مجلس شورا و سنا راه یافتند . وزیر مشاور گفت با تصویب نامه دیشب دولت زنان به رهبری شاه به حقوق خود دست یافتند . آزادی زنان از نظر اجتماعی کم اهمیت تر از الغای رژیم ارباب رعیتی و اصلاحات ارضی نیست ."( کرباسچی ،ص 127-128 12/12/41)
در صحت جمله آخر این عبارت هیچ شکی نیست زیرا همچنانکه قانون اصلاحات ارضی نفعی به حال روستاییان نداشت و به نفع مالکین تمام شد آزادی زنان نیز به نفع کسانی بود که از این راه به سودهای کلان اقتصادی رسیدند .در حالیکه رای زنان عملا به حساب نمی آمد و تنها فریبی برای جلب توجه زنان به حکومت بود که چنان حقی به آنان داده است :
 "6/11/41 برای اولین باربه زنان ایرانی حق رای داده شد و بنا به گفته روزنامه ها خانمها با هیجان به طرف صندوق ها هجوم بردند . وزیر کشور گفت دولت با رای بانوان موافق است . آراء بانوان در صندوق های جداگانه ریخته می شود شمارش می شود اما در نتیجه کلی تصویب ملی به حساب نمی آید ."( کرباسچی ص 123-124 -)

  در این مقاله به نمونه هایی از مطالب مجلات و روزنامه های سال های 40-42  اشاره شده تا گویای مشتی از خروار فساد پراکنی این رژیم باشد .در این نشریات به طرق مختلفی به ترویج زندگی به سبک غربی و بی بند و باری پرداخته شده است :
توجه دادن جوانان به زیبایی
توجه دادن به زیبایی یکی از مواردی است که در این مجلات زیاد به چشم می خورد؛ البته زیبایی به خودی خود از مظاهر الاهی و توجه به ان پسندیده است زیرا که الله جمیل و یحب الجمال  اما اینکه هدف از زیبایی چیست و چرا باید زیبا بود ، مسأله ایست که ربطی به اباطیلی که در این فرهنگ به آنها پرداخته شده ندارد .در این دستگاه حاکمه همه چیز بر پاشنه فساد و حرکت به سوی آن پیش می رود زیبایی ظاهری و پرداختن به آن و تبلیغ این چنین بودن برای جوانان خطری است که همواره نسل جوان را تهدید می کند چنانکه در بیشتر نشریات این دوره می بینیم زیبایی چیزی بیش از یک ظاهر زیبای زنانه و اندام هوس انگیزکه با انواع لوازم آرایش تشدید می شود،نیست . تبلیغ این نوع زیبایی در قالب نشان دادن عکس هنرپیشه ها و خوانندگان غربی و گاه ایرانی و توصیف زیبایی آنان نمودار می شود اما به همین هم اکتفا نمی شود زیرا سلیقه غرب هر از گاهی تغییر می کند و دیگر چهره های قبلی دمده شده و چهره های دیگری رخ می نمایند و طبعا باید الگوی جوانان نیز تغییر کند تا از کاروان مد عقب نماند چنانکه در نوشته زیر می بینیم ،برای دارا بودن  زیبایی و لوندی و خوش اندامی نمی توان تنها از یک نفر تقلید کرد و به آن پایبند بود بلکه همواره باید از آخرین مدها خبر دار شد و تغییر چهره داد:
"زیبایی و طنازی به مرور زمان تغییر ماهیت می دهد در گذشته صورت میشل مورگان نمونه یک چهره زیبا بود ولی اکنون ژان مورو نمونه یک زن طناز زمان شناخته می شود تا چندی پیش لوندی بصورت جینا لو لو بریجیدا ظاهر می شد و اکنون اندام ماری لافوره نمونه یک اندام زیبای زنانه است ."( سپید و سیاه  ش: 472 -30/6/41 ص 17)
چاپ عکس های نیمه عریان
در راستای نشان دادن زیبایی و از بین بردن قبح عریان بودن عکس هایی از زنان نیمه عریان با وضعی تحریک آمیز به چاپ می رسید که گاه در زیر لفاف شعر یا مصراعی ادبی پنهان می شد :
زیر عکس زنی که لباس مایوی یکسره ای پوشیده نوشته :" این که تو داری قیامت است نه قامت "(همان، ش 465)
و جای دیگر به بهانه توصیف آب دریا و فواید آن زنی را با لباس شنا در کنار دریا نشان می دهد با شعری از ابوالقاسم حالت در وصف زنی که در آب شنا می کند :
                "ماهی که اندر آب چو ماهی شنا کند                            گویی ز بهر بردن دل دست و پا کند
                تا همچو ماهیان دل ما صید او شود                                اندام را در آب چو دام بلا کند "
                                                                                  (همان،ص 23)
در اینجا می بینیم که نه عکس چاپ شده و نه این شعر هیچ ربطی به فواید آب دریا و مطالب چاپ شده ندارد و این تنها بهانه ای است برای نشان دادن تن و بدن زنی که کنار دریاست و تحریک جوانان برای رفتن به کنار دریا برای دیدن چنین صحنه هایی که همانطور که در شعر هم گفته شده به راحتی دل و دین را به یغما می برد .خلاصه اینکه :                      مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه    
تبلیغ فیلم های سینمایی
فیلم های سینمایی این دوران پر از مسائل عشقی و محرک است که با نمایش زنان نیمه عریان و صحنه های روابط عاشقانه همراه است . علاوه بر اینکه در سر در سینماها عکس های مربوط به فیلم به نمایش گذاشته می شد، روزنامه ها و مجلات نیزبا جملات تحریک کننده که بیانگر محتوای فیلم بود به تبلیغ این فیلم ها می پرداختند :
"هیچ فیلمی بهتر از لبخند های یک شب تابستان شهوت زندگی و عشق و سرزمین او را نمایان نمی سازد . حرکت در آفتاب و نور ماه وزش بادهای مفرح اهتزاز گلها و بوته ها هوس را در انسان زنده کرده و عشاق را وا می داردکه به هم آیند." (فردوسی ش:609- 14/12/41 ص10)
"سیرک وحشت  یک فیلم بزرگ سیرکی دلهره آور و هیجان انگیز . سکسی و عشقی ...داستان نابغه دیوانه ای که اول زنها را از زشتی و بدبختی نجات می داد و سپس با بی رحمی و قساوت انها را به قتل می رساند"(  کیهان ش:5516- 14/9/40 ص 5)
همچنین برنامه های رقص و آواز :
"برنامه امشب جامعه باربد
عزیز دردونه
به انضمام رقص هندی توسط خانم پیرایه رقص عربی توسط خانم ژنی "( مرد مبارز ش:366-22/4/40 ص 3)
تبلیغ زیبایی و مد هنرپیشه های خارجی
چنانکه گفتیم الگو سازی یکی از راه های توجه دادن جوانان به فرهنگ منحط غرب بود که با دقت کامل انجام می گرفت . مجلاتی که در میان جوانان جای باز کرده بودند غالبا دارای چنین محتوای هستند و کمتر صفحه ای دیده می شود که در آن عکس یا خبری درباره یکی از هنرپیشگان یا خوانندگان مطرح دنیا در آن دیده نشود؛ به طوریکه دانستن جزئیات مسائل مربوط به ازدواج و طلاق و زندگی خصوصی این افراد از ضروری ترین کارها به نظر می رسد :
"مریلین مونرو هنرپیشه هالیوود بعد از جدایی از آرتور میلر نویسنده معروف دوباره با شوهر دوم خود جودی ماجیو قهرمان بیس بال آمریکا گرم گرفته است . مریلین اورا در سال 1955 به بهانه این که جودی همیشه او را کتک می زد ترک کرد . ج.دی ماجیو و مریلین مونرو به خبرنگاران گفته اند که فعلا قصد ازدواج ندارند ."(کیهان ش:5516 4/9/40 ص 5)
همچنین در این خبر مشخص است که جوانان تا چه حد پیرو این اشخاص هستند که دقیقا مانند انان عمل می کنند ، بویژه این خبر نشانگر نقش استعمار اقتصادی در کشاندن جوانان به این ورطه است . خبر با این تیتر آغاز می شود :
"آخرین عکس ب ب  همه مخالفند جز جوانها "
بریژیت باردو یکی از مطرح ترین بازیگران اروپایی است که که در نشریات آن روز صفحات زیادی را به خود اختصاص می دهد . تنها ویژگی این زن زیبایی صورت و اندام شکیل است که مطابق مد روز اروپا و طبعا همه دنیاست ، بنابراین مؤسسات زیادی از موقعیت او برای به دست آوردن ثروت بیشتر سوء استفاده می کنند و ظاهرا تصمیم وی برای ساده بودن به ضرر آنها تمام می شود :
"این عکس چهره واقعی بریژیت باردو را بدون توالت نشان می دهد.  این عکس که آخرین عکس ب ب است که در مطبوعات چاپ می شود در سن تروپز  واقع در کوت دازور فرانسه گرفته شده ، موجی از اعتراض را بلند کرده است . معترضین عبارتند از : کلاه دوز ها ، مؤسسات زیبایی و خیاطها . زیرا اگر قرار باشد ب ب از لوازم آرایش استفاده نکند و لباس آخرین مدل نپوشد و کلاه آخرین طرح بر سر نگذارد آنوقت با د نظر گرفتن عده بی شماری که از او تقلیدمی کنند چه بر سر این مؤسسات خواهد امد  ...چون در این مورد تقلید از ب ب ارزان تمام می شود همه خیال دارند تبدیل به ب ب شوند حتی پسرها البته بدون موی طلایی و سینه  بر آمده ." (سپید و سیاه ش: 465 ،ص27)
همینطور این بازیگران که هر دو تنها به خاطر زیبایی تمام یا قسمتی از بدن معروفیت به دست آورده اند :
"اسم این لعبت زیبا شیلا گابل است و در فیلم سمندر طلایی بازی می کند همکاران شیلا به او لعبت آتشین لقب داده اند شایدهم به این علت است که شیلا بیشتراوقات خود را در دریا می گذراند ."( همان،ص33)
"زیبا ترین ران
ناجا تیلر ستاره زیبا و سکسی آلمانی صاحب زیبا ترین ران جهان شناخته شده است . بعد از مارلین دیتریش ناجا اولین زنی است که به دریافت لقب خوشگلترین رانها که البته هوس انگیزترین انها نیز هست نائل می شود . رانهای خوشگل ناجا به مبلغ یک میلیون مارک بیمه است و پزشگ دستور داده است که از رقص های تند پرهیز کند . ناجای زیبا ظاهرا می تواند تا مدت طولانی با این ران های خوشگل و آتش افروز خود غصه به دل  بنده و جنابعالی کند."(امید ایران، ش:357- 29/2/40 ص35)
حتی برای تشویق جوانان به شناخت بیشتر از این افرادمنحرف متوسل به راه هایی چون مسابقه آنهم با شکلی غیر اخلاقی می شدند . چنانکه با نشان دادن عکس دو بازیگر دختر و پسرآمریکایی که در حال بوسیدن یکدیگر هستند ، از خوانندگان خواسته اند نام انها را تشخیص دهند و جایزه بگیرند . ( اطلاعات جوانان، ش:125 28/2/40 ص 51)
 اما در واقع این جایزه بابت پذیرش فرهنگی است که حکومت منحط آنرا برای ملتی مسلمان به ارمغان آورده تا در عوض آن چیزی مهم تر را که مانع اعمال پلید اوست به یغما ببرد .
زنان زیبا و هنرمند ایرانی نیز از این دستبرد در امان نبوده اند و در جای جای صفحات نشریات عکس ها و خبرهای مهم راجع به آنان و طرز زندگی و خصوصیاتشان که باید برای همه الگو باشد ؛ دیده می شود :
حمیلا مین باشیان  ستاره ای که درآسمان ایران می درخشد . این ستاره زیبای ایرانی در ردیف معروفترین خوانندگان جاز تلویزیونهای بی بی سی و ایتالیا قرار گرفته  و صفحاتش در دنیا توزیع شده است .(تهران مصور، ش: 950 ص55)

داستان های دنباله دار
پاورقی های داستانی که در اینگونه نشریات چاپ می شد نیز به همین نحو در صدد تحریک جوانان به عشق  های ریایی و حتی حرام هستند . تمام داستان ها در این دوره حکایت از عشق و عاشقی  و  اعمال خلاف شرع و بی بند و باری زنان و مردان و دختران و پسران دارد داستانی به نام آتش که در مجله سپید و سیاه چاپ می شد تماما پر از این مسائل غیر اخلاقی است خلاصه ای از این داستان به این شرح مبین مضمون اصلی داستان است :
"نینا همسر سلیمان پرنس که خود دلباخته سهراب بود برای آنکه فلور زن کهن دینان خشک مقدس را همرنگ خود سازد بیژن دلیار را به دلربایی از او تشویق کرد و بیژن شوهر فلور را به نیرنگی به  اصفهان فرستاد اما فلور پرنس را دوست می داشت . اختر که با دو طفل حرامزاده خود ابولی و زوزی پشت خانه نینا گدایی می کرد به وسیله ابولی اسرار نینا را دانست و ضمن آنکه میدخت ، دختر ارباب سابق پدر بچه های خود را برای پرنس آماده می کرد کوشید تنا از رفت و آمد های نینا و فلور و بیژن راهی برای استفاده پیدا کند ."(سپید و سیاه ، ش: 465 ص 28)
 در اینجا می بینیم که تمام شخصیت های داستان با وجود داشتن همسر، دل به شخص دیگری بسته اند و همواره در صدد برداشتن و موانع و همراه کردن دیگران با خود هستند ؛حتی زنی که همانند انها نیست خشک مقدس دانسته و برای تخریب او و همرنگ ساختنش نقشه می چینند و موفق می شوند با این کار نشان می دهند هیچ تقدسی وجود ندارد و همه مانند یکدیگرند تمام زنها اگر شرایط مهیا باشد به شوهران خیانت می کنند . این داستان تمام کاخ های اخلاقی جامعه را فرو می ریزد و کلبه ای بر اساس هوس بنا می کند که همه در آن خوشبخت اند . البته این مدینه فاضله ی است که قرار بود برای جوانان این مملکت ساخته شود .
نمونه دیگری از این نوع داستان در مجله" امید ایران" چاپ می شد به نام زنجیر طلا . این داستان نیز حکایت از بی بندو باری های دو پسرجوان دارد که دختران محل را به سوی خود جلب کرده فاسد می کنند. در سراسر این داستان هیچ چیز غیر از این مضمون وجود ندارد و باز در همین مجله داستان دیگری به نام "سیاه چشم من گریه نکن "حکایت زنی است که با مردی متأهل دوست شده و قصد دارد زندگی او را از هم بپاشد . مرد در ظاهر در مقابل وسوسه های او مقاومت می کند اما پیداست که اگر او زندگی خود را دوست داشت با وجود داشتن همسر با چنین زنی معاشرت نمی کرد . در واقع نویسنده داستان در قالب روا شمردن معاشرت های آزاد ، تنها ازدواج مرد با این دختر را خیانت تلقی کرده و آنرا مذموم می شمارد و دختر را وا می دارد که با ثبوت خیانت همسر مرد به وی، او را از همسرش دلسرد و به خود جلب نماید . در این داستان هم همان بحث غیر اخلاقی خیانت هر دو طرفه و عشق های آزاد و عدم تقدس در زندگی خانوادگی مطرح است و این تزی است که نویسندگان این دوره ارائه می دهند مبنی بر  اینکه هیچ زن و مردی قابل اعتماد نیست؛ بنابر این همه باید به هم خیانت کنند و هیچ عذاب وجدان هم نداشته باشند زیرا آن طرف هم جای دیگری سرش گرم است .داستان های خارجی این مجلا ت هم دارای همین مضامین هستند مانند داستانی به نام عشقی که بر باد رفت در مجله اطلاعات جوانان که به قلم "کورنل ویویچ" نوشته شده و از نامش پیداست که مضمونی جز عشق ندارد .( اطلاعات جوانان، ش: 123- 14/2/40 ص 26)
در این داستان ها هم تکیه بر عشق آزاد و بی ثباتی زندگی خانوادگی است . جمله ای از نویسنده معروف فرانسوی پیر دانینو نشانگر این طرز تفکر است :" به خاطر داشته باش که زندگی بر عکس زن است یعنی وقتی شما زندگی را دوست داشتید زندگی هم شما را دوست خواهد داشت ."(سپید و سیاه ،ش: 477-4/8/41-ص 13)
در این جمله توهین امیز منظور این است که زنها دنبال هوس هستند و  وفا ندارند .
همچنین در این جمله از هنر پیشه ای ایرانی که می گوید : "زن وجودش لازم مزاحمی است ."(همان ،ص 11) این شخص نیز وجود زن را لازم می داند در عین حالی که مزاحم روابط آزاد و بی بند و بار است .
استفاده از زنان برای تبلیغ کالا
برای تبلیغ انواع وسائل از زیبایی زنها استفاده می شود لباسی که تبلیغ می شود حتما باید تن زنی خوش اندام و نیمه عریان باشد تا تأثیر خود را بگذارد و همچنین لولزم آرایش و انواع لوازم خانه مثلا نوعی شلوار زنانه که به تازگی مد شده توسط زنان هنرپیشه معرفی می شود زیرا با ایجاد زمینه های قبلی جوانان را مجاب کرده اند براب آنکه زیبا و دلربا باشند باید از این افراد تقلید کنند پس هر چه اینها بپوشند حتما خوب و زیبا ست . به این تبلیغ توجه کنید :  "ایرن هنرپیشه زیبای فیلم های فارسی معتقد است که شلوارهای تنگ چسبان ، آنچنان را آنچنان تر می کند !"(همان ،ش 469-9/6/41-ص3 )
این موارد، علاوه بر نشان دادن هنرپیشه هایی است که با پوشیدن این شلوار اندام خود را نشان می دهند . در اینجا متوجه می شویم یکی از هدفهای دستگاه که البته زیر نظر استعمار بزرگ اقتصادی است این است که با ایجاد علاقه جوانان به چنین افرادی سیاست های اقتصادی خود را پیش ببرد .
عکس العمل حکومت در مقابل رواج فساد
اما برای خالی  نبودن عریضه لازم بود گاهی از سوی مقامات مسئول اعتراضی هم به این قضایا بشود . به این صورت که سازمانی به نام ساواک تأسیس شد که بر کار مطبوعات و نشریات نظارت داشته باشد :
"پس از تشکیل ساواک در نخستین سال های تأسیس تمام رؤسا و کارمندان آن از ارتش و پلیس انتخاب شدند و در رأس اداره های این سازمان نظامیان قرار گرفتند ...در چند سال اول تأسیس ، سانسور مطبوعات با ساواک بود . به کار روزنامه نگاران رسیدگی می کرد  و همه روزه به روزنامه نگاران تفهیم می شد چه بنویسند چه ننویسند . توقیف روزنامه و مجله و مدیر و سردبیر ، توسط ساواک انجام می گرفت . در سال 1340 دکتر امینی این وظیفه را از ساواک سلب و به اداره انتشارات و تبلیغات در وزارت در وزارت اطلاعات واگذار کرد ."( عاقلی،ص859)
شاه و نخست وزیر برای ریشه کن کردن فساد پیشقدم شده ، دستور می دهند :
"علی امینی در 19 اردیبهشت 1340 طی نطقی که از رادیو ایراد نمود ملت ایران را برای ریشه کن کردن فساد و تباهی و قطع ایادی نادرست دعوت به جهاد کرد "( کرباسچی،  ص 58)
"شاه در کنفرانس مطبوعاتی سوم اردیبهشت  1340اظهار داشت که مبارزه با فساد را باید سخت تر کنیم ".(کرباسچی ص 56)
و چنین است که بالاخره کمیسیون تشکیل می دهند و راجع به مطبوعات صحبت و تبادل نظر می کنند اما نتایج آن هیچگاه محسوس نمی شود گویا تنها به تذکراتی کوچک و گرفتن مبالغی جریمه اکتفا می شده و مجله کار خود را ادامه می داده تا نوبت بعدی . چنانکه در مورد مجله امید ایران ، فردوسی  و سپید و سیاه اسناد نشان می دهد که با وجود تذکر ساواک ، به همان نحو به کار خود ادامه داده اند :
"کمیسیون رسیدگی به جراید و مجلات در تاریخ 26/7/40 با حضور امضا کنندگان زیر در وزارت کشور تشکیل گردید .
در شماره 371 مجله امید ایران مقاله و عکس هایی از قبیل کاریکاتور صفحه 20، خبر و عکس صفحه 24 ، تحت عنوان ...شعر ..در صفحه مزبور  داستان عشق خانگی صفحه 27، داستان زنجیر طلا صفحه 44 ،داستان جاده هوس صفحه 52 که همگی منافی عفت و اخلاق حسنه می باشد. ملاحظه و مقرر شد مراتب برای اقدام قانونی به دادسرای تهران اعلام گردد . امضاء حدادی نماینده ساواک نماینده دادگستری عدالت ..."(مطبوعات عصر پهلوی ج7 ص186)
"دو مورد پی نوشت مدیر یت کل ذیل گزارش پیوست به عرض می رساند ، آقای جهانبانویی مدیر مجله فردوسی در مورد چاپ عکس عریان و درج مقاله مربوطه احضار و تذکرات لازم به وی داده شد ."( ج8 ص 233 )
"درباره مقاله ای که در مجله فردوسی از زبان دو دانش آموز دختر نوشته شده و حاوی مطالب غیر اخلاقی است ؛ در بازجویی که از آقای نیر محمدی به عمل امد به ایشان قبح ذکر اینگونه مقالات تذکر داده شد وهمچنین به اطلاع ایشان رسانده شد که به علت درج همین مقاله قرار است مجله فردوسی توقیف شود ."(ج 8 ص 1849)
"به پیوست مجله امید ایران مورخه سوم آذراز دفتر معاونت دوم ارسال مقرر فرمودند سطور خط کشیده را که منافی عفت عمومی تشخیص داده شده به مدیر مجله یاد آوری ساخته تذکر دهید از تکرار ان جدا خود داری نماید ."( ج7 ص83)
"مجله سپید و سیاه در شماره 48 مورخه 8/4/41 خود کاریکاتوری از یک زن و مرد در سالن سینما گرور و در جای دیگر مقاله ای تحت عنوان ( از دفتر خاطرات دخترها )مطالبی درج نموده که بر خلاف اخلاق و عفت عمومی است . ممتنی مقرر فرمایند در این مورد به مدیر مجله مزبور تذکرات لازم داده شود. از طرف رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور  سر لشکر پاکروان ."(ج4 ص 184 )
"مجله امید ایران در آخرین شماره خود (418) طی درج عکس هایی از بریژیت باردو به طور بسیار زننده در کنار دریا و فیلو من تولوس در پلاژ چنین می نویسد ( راه تازه برای جلب توجه مردان ) و ( سرگرمی تازه ) کلیه شئون اخلاقی را زیر پا گذارده اظهارمی دارد ( بله همانطور که حدس زده اید  این خوشگل خانم بریژیت باردوی زیبا نیست که حمام می گیرد )
با توجه به عکس ها خلاف عفت عمومی بودن آن را رسانده در صورت موافقت تذکرات لازم داده شود ."( ج7 ص 224)
"در مجله امید ایران داستان زنجیر طلا درج می گردد که گذشته از این که اصولا جنبه داستانی ندارد مناسبات یک زن و دختر منحرف را با دو جوان ولگرد دنبال نموده و در آن قلم فرسایی می نماید که به نظر اینجانب جز به جا گذاشتن اثرسوءدر خواننده نتیجه دیگری ندارد و در گذشته همین مجله داستانی به نام جاده هوس درج که شبیه داستان فوق بوده استحضارا معرفی گردید ."( ج7 ص 188)

نتیجه:
          
بررسی این نشریات وملاحظه  اقدامات ساواک در برابر مطالب خلاف عفت عمومی آنها  نشان می دهد که رژیم خود در کار تجهیز نشریات برای هر چه بیشتر فاسد شدن محیط بوده و درپرده حمایتشان می کرده است . در این سال ها که مبارزات مردم ایران بر ضد حکومت به اوج می رسید نیاز به ایجاد جوی ضد مذهب که مردم را از روحانیون جدا کند ، رژیم را بر آن داشت تا از هر راهی که می تواند خود را نجات دهد و بهترین راه را خراب کردن افکار جوانان مملکت تشخیص داد و برای این کار تمام توان خود را به کار گرفت تا با وسایل فرهنگی  که در ارتباط با جوانان قرار دارند مثل مدارس ، دانشگاه ها، و سینما ، تلویزیون و مجلات و داستان ها به این هدف برسد و. اینطور بود که مجلات پر شد از مطالب خلاف اخلاق و عفت و عکس های مستهجن و دعوت از جوانان برای پیروی از آخرین مدهای زیبایی اروپایی که در مواردی به موفقیت هایی دست یافتند اما زیر ساخت قوی مذهبی اکثر جوانان در برابر این حملات مقاومت کردند و توانستند قیامی را آغازکنند که سرانجامش نابودی منادیان فساد باشد .




منابع :
1.      فولاد زاده ، عبد الامیر ، شاهنشاهی پهلوی در ایران ، ج2، کانون نشر اندیشه های اسلامی
2.      روحانی ، فخر ف اهرم ها سقوط شاه و پیروزی انقلاب اسلامی ، ج1 نشر بلیغ 1370
3.      کرباسچی ، غلامرضا،هفت هزار روز تاریخ  ایران و انقلاب اسلامی ، ج1 ،انتشارات بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی 1371
4.      عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی ، تهران ،چ2 انتشارات جاویدان ،1374
5.      مطبوعات عصر پهلوی، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات ج7- 1383، ج4- 1382،ج8 1384
مجله
6.      فردوسی ش: 609
7.      سپید و سیاه ش:465 ، 472 -30/6/41 ، ش:469-9/6/41،ش:477-4/8/51
8.      امید ایران ش: 357 29/2/40 ، ش: 418- 27/5/40
9.      اطلاعات جوانان ش:125-28/2/40 ، ش: 123- 14/2/40
10.  تهران مصور ش:950 26/8/40
روزنامه
11.  مرد مبارز ش:366-22/4/40
12.  کیهان ش:5516- 4/9/40







هیچ نظری موجود نیست: