شمارهزمستان 62،اسماعیل فصیح، نشر پیکان
اسماعیل فصیح در دوم اسفندماه 1313در تهران متولد شد . پس از تحصیلات عالی در امریکا به ایران بازگشت و از سال 1342 در شرکت نفت ایران در مناطق نفت خیز جنوب به کار پرداخت و در سال 1359 با سمت استادیار دانشکده نفت ابادان بازنشسته گردید .
خلاصه داستان
جلال اریان استاد بازنشسته شرکت نفت در دی ماه 62 به اهواز می رود تا پسر بسیجی مستخدمش را که در خلال جنگ مفقود شده بیابد . وی به طور اتفاقی با جوانی به نام منصور فرجام که از امریکا برای راه اندازی مرکز تکنولوژی کامپیوتر به اهواز امده اشنا می شود . آریان در اهواز دوستانی دارد که منصور فرجام در جریان امد و رفت با انها مهمترین تصمیم زندگی اش را می گیرد. فرجام پس ازمدت کوتاهی به خاطر مقررات دست و پا گیر اداری و عدم نظم در کارهای شرکت نفت ، از کار دلسرد شده سرانجام برای نجات جان سربازی که چشمان نامزدش شبیه چشمان نامزد فوت شده اوست به جای او به جبهه می رود و شهید می شود؛ تا سرباز با کارت او به همراه نامزدش به خارج سفر کند . جلال اریان نیز برای نجات مریم جزایری همسر یکی از اعدامی های دوران انقلاب که ممنوع الخروج و جانش در خطر است به طور مصلحتی با او ازدواج می کند و او و دختر کوچکش را به خارج می فرستد . در این میان ادریس پسر مستخدمش را که حالا معلول شده پیدا می کند و به تهران باز می گرداند .
طرح
داستان دارای یک طرح ساده بر اساس موضوع زندگی و مرگ منصور فرجام است که در کنار ان موضوع های دیگری نیز مطرح می شود . داستان دارای طرح منسجم و معقولی است که تمام عناصر داستان را به جا در خود دارد .
ادامه درکتاب "گذری بر سال های ابری"- انتشارات شالان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر