۱۳۸۹ دی ۱۵, چهارشنبه

طنز پردازی در ادبیات مشروطه(مصاحبه با خبرگزاري فارس)

89/10/04 - 14:25
شماره:8910040747
غفاري جاهد در گفت‌وگو با فارس/1
شعر مشروطه اعتراضي به ناهنجاري‌هاي اجتماعي و سياسي است
خبرگزاري فارس: مريم غفاري جاهد گفت: در شعر دوران مشروطه اعتراض جوهره اعتراض اصلي به وضعيت ناهنجار رفتارها و كردارهاي اجتماعي سياسي مي‌باشد و ارزش طنز شعر مشروطه هم در همين مقوله مضمر است.
مريم غفاري جاهد، كارشناس ارشد ادبيات فارسي، مدرس دانشگاه علمي و كاربردي است كه در نشستي صميمانه با خبرنگار فارس درباره «جلوه هاي طنزپردازي در ادبيات مشروطه» سخن گفت، متن اين مصاحبه در دو قسمت در خبرگزاري فارس، منتشر مي‌شود.

مريم غفاري جاهد، كارشناس ارشد ادبيات فارسي، مدرس دانشگاه در گفت‌وگو با خبرنگار باشگاه خبري فارس «توانا» درباره «جلوه هاي طنزپردازي در ادبيات مشروطه» گفت: طنز و مضامين طنز آميز از ديرباز در آثار شعرا و نويسندگان ايراني سابقه داشته و بيشتر آنان به عناوين مختلف و با اهداف گوناگون اشعار خود را به چاشني طنز آميخته‌اند.
وي تصريح كرد: طنز يكي از انواع سخن‌پردازي است كه گوينده با بيان سخن در لفافه و با شگردهاي خاص كلامي، توجه شنونده را به سوي مسائل سياسي و اجتماعي جلب مي‌كند.
كارشناس ارشد ادبيات فارسي ابراز داشت: در اصطلاح ادبي شيوه خاص بيان مفاهيم اجتماعي و انتقادي و سياسي و طرز افشاي حقايق تلخ و تنفر اميز ناشي از فساد و بي رسمي‌هاي فرد يا جامعه را كه دم زدن از آنها به صورت عادي وبه طور جدي ممنوع و متعذر باشد در پوششي از استهزا و نيشخند به منظور نفي كردن و بر افكندن ريشه‌هاي فساد و موارد بي رسمي "طنز " مي‌ناميم؛ به عبارت ساده‌تر طنز را مي‌توان انتقاد و نكته جويي اميخته به ريشخند تعريف كرد و آنرا طرزي خاص از انواع ادبي برشمرد كه با تعريض و به طور غير مستقيم اظهار مي‌شود.»
غفاري جاهد در ادامه سخنان خود با اشاره به هدف طنز اظهار داشت: با توجه به اينكه پديد آمدن هر اثر ادبي در پي تفكر و انديشه‌اي است كه خالق اثر در ذهن داشته است، در پروراندن مضامين طنز آميز نيز ناگزير هدفي موجود است، طنز در واقع قالبي است كه فكر گوينده را شكل مي‌دهد و رابطي است براي رساندن حرف‌هاي گوينده به مخاطب.

* طنزداراي روش‌هاي مختلف است كه گوينده به اقتضاي حال، مقام به سليقه خود از آنها استفاده مي‌كند

به گفته اين استاد دانشگاه، به عبارت ديگر طنز با تصوير هجو آميزي كه از جهات زشت و منفي زندگي اجتماعي ترسيم مي‌كند، معايب و مفاسد جامعه و حقايق تلخ سياسي و اخلاقي و مذهبي و ديگر جنبه‌هاي نادرست آن را به صورتي اغراق آميز يعني زشت و مشمئز كننده‌تر از آنچه هست به نمايش مي‌گذارد تا صفات و مشخصات آنها نمايان‌تر و روشن‌تر جلوه كند و تضاد عميق وضع موجود با انديشه يك زندگي متعالي و مأمول اشكار شود.
غفاري جاهد با اشاره به روش‌هاي طنز گفت: طنزداراي روش‌هاي مختلفي است كه هر گوينده به اقتضاي حال و مقام و به سليقه خود از آنها استفاده مي‌كند، اين شيوه‌ها عبارتند از: كوچك كردن موضوع مورد بحث، در اين روش نويسنده شخصي را كه مي‌خواهد مورد انتقاد قرار دهد، از تمام ظواهر فريبنده عاري مي‌سازد و او را از هر لحاظ كوچك مي‌كند اين كار مي‌تواند از لحاظ جسمي يا معنوي باشد.
وي با اشاره به ديگر روش طنز كه «بزرگنمايي» است، اضافه كرد: اين روش در مقابل كوچك كردن است، در اين روش نيز طنزنويس سعي مي‌كند با اغراق و غلو مطلبي يا رفتار شخصي را بزرگتر از آنچه هست نشان دهد، اين روش در كاريكاتور كاربرد زيادي دارد.
غفاري جاهد با تاكيد بر اينكه «تقليد طنزآميز» از ديگر روش‌هاست، تصريح كرد: «تقليد طنزآميز» (حماسه مضحك ) شاعر يا نويسنده با در نظر گرفتن نوشته يا شعر جدي با همان سبك و اسلوب مطلبي طنزآميز را عنوان مي‌كند.
اين استاد دانشگاه به چهارمين روش يعني «كنايه طنزآميز يا نقل قول مستقيم» اشاره كرد و اظهار داشت: براي اجراي اين منظور معمولا طنزنويس داستاني مي‌آفريند و چند نفر از شخصيت‌هاي مورد نظر را در آن قرار مي‌دهد و به عنوان ديالوگ از سخنان واقعي ان اشخاص استفاده مي‌كند، در بعضي موارد ممكن است نويسنده نقل قول‌ها را به طور مضحكي خارج از رشته اصلي كلام بياورد و يا بعضي از قسمت حرف‌ها را خود بنويسد و يا اصلا احتياجي به اين كار نباشد و تمامي مطلب عنوان شده و نحوه بيان آن طوري خنده آور باشد كه بشود تمامي يا قسمت اعظم آن را بدون دست بردن و تغيير دادن نقل كرد.

* در آستانه انقلاب مشروطه تحولات سياسي اجتماعي موجب انتقال شعر از دربار به ميان مردم شد

جاهد در ادامه با اشاره به طنز در دوره مشروطه تصريح كرد: در آستانه انقلاب مشروطه تحولات سياسي اجتماعي موجب انتقال شعر از دربار به ميان مردم شد و اين تحول شگرفي بود كه براي اولين بار اتفاق مي افتاد، در اين شرايط گويندگان خود را موظف به رعايت زبان مخصوص مردم نموده، زبان سابق خود را كنار گذاشته وارد حوزه تازه‌اي شدند.
وي تاكيد كرد: در اين راستا طنز و هجو نيز رشد روز افزون داشته و با وارد شدن واژه‌ها و مثل‌ها و گفتارهاي روزمره كه تاكنون جايي در شعر نداشت، به مايه‌هاي طنز شعر و نثر افزوده شد، به ويژه كه روشنفكران ايراني به خوبي آگاهي داشتند شعر علاوه بر اين كه يكي از مهمترين عوامل مؤثر در بيداري ملت‌هاست؛ ساده‌ترين و شناخته‌شده‌ترين وسيله‌اي است كه مي‌شود با آن روح قهرماني و حماسي و انديشه‌هاي آزاديخواهانه و وطن پرستانه را در ملت ناآگاه و بي‌خبر و خواب‌آلود ايران دميد، به همين دليل در كنار اشعار و نثرهاي پخته و اديبانه خواص، نوعي شعر و نثر ساده و عوام فهم به وجود آمد كه از هزل و طيبت و طنز چاشني داشت، يعني حقايق وسايل مهم اجتماعي را براي اينكه براي همه مردم قابل فهم باشد به لباس مزاح و شوخي و هزل مي‌پوشانيدند، يا در قلب آهنگ‌هاي شناخته شده در بعضي سروده‌ها و نوحه‌ها و تصنيف‌ها لالايي‌ها نفرين‌نامه‌ها مي‌ريختند.
به گفته اين استاد دانشگاه، «طنزهاي مطبوعاتي» را اغلب در قالب مستزاد و مسمط و مثنوي‌هاي كوتاه و قطعه مي‌سرودند، البته قالب غزل و قصيده نيز استفاده مي‌شد كه در اين قالب‌ها از اوزان ساده و كوتاه و ضربي استفاده مي‌شد كه عوام الناس در آن قالب‌ها با نوحه‌ها، تصنيف‌ها ،سروده‌ها، ترانه‌ها، لاي لايي‌ها و غيره آشنايي داشتند.
غفاري جاهد خاطرنشان كرد: خصوصا كه زبان اين طنزها اغلب ساده و نزديك به لهجه محاوره بود كه از اصطلاحات و ضرب المثل‌ها و كنايه‌ها و تمثيل‌هاي متداول بين عوام الناس مايه و چاشني داشت، در آنها ذوق و سليقه و تمهيدها و آرزوهاي مردم انعكاس مي‌يافت و نه تنها حوادث و اتفاقات و جريان‌هاي سياسي و اجتماعي روز را بازگو مي‌كرد بلكه با كنايه و اشاره‌ها ضعف‌هاي موجود را به رخ مسئولان و اولياي امور مي‌كشيد و آنانرا با طنز و لعن مورد ريشخند قرار مي‌داد.

* در شعر مشروطه هم با طنز خنده‌آور روبرو هستيم و هم طنز جدي و گاه تركيبي از طنز و جد

وي با اشاره به اينكه در شعر مشروطه هم با طنز خنده‌آور روبرو هستيم و هم طنز جدي و گاه تركيبي از طنز و جد، ابراز داشت: از گلايه‌هاي سطحي و خنده‌آور زندگي جز در مواردي چند از سيد اشرف در باب سمنو و فسنجون و غيره خبري نيست و به جاي آن جوهره اعتراض است به وضعيت ناهنجار رفتارها و كردارهاي اجتماعي سياسي و ارزش طنز شعر مشروطه هم در همين مقوله مضمر است.
اين مدرس دانشگاه يادآور شد، اعتراض‌ها حيطه‌هاي گوناگون تجربه‌هاي سنتي جامعه را در بر مي‌گيرد و در مقابل انسان‌هاي سنتي ديوار مي‌كشد و با نقد و طنز باد آنها را مي‌خواباند.
جاهد در ادامه با تاكيد بر اينكه بايد از طنز پردازان مشروطه هم ياد كرد، افزود: در دوره مشروطه طنزپردازان بيشتر از طريق روزنامه‌ها و مجلات مطالب طنزآميز خود را ارائه مي‌دادند، در اين دوران روزنامه‌ها و مجلات طنزآميز از قبيل: صور اسرافيل، نسيم شمال، ملا نصرالدين، كشكول، تنبيه، بهلول، شيدا، و غيره تنوع و كثرت پيدا كرد كه اغلب آنها خوشمزه و ظريف و قابل مطالعه بودند.

* دهخدا با انتشار صور اسرافيل معنا و جهت تازه‌اي به طنزنويسي داد

اين كارشناس ارشد ادبيات فارسي با اشاره به معروفترين طنزپردازان اين دوره عنوان كرد: معروفترين طنزپردازان اين دوره عبارتند از: «علي اكبر دهخدا»، دهخدا مقالات طنزآميز خود را در روزنامه صور اسرافيل با امضاي مستعار دخو، سگ حسن دله، خرمگس و غيره چاپ مي‌كرد.
وي ادامه داد: با انتشار صور اسرافيل معنا و جهت تازه‌اي در طنزنويسي پيدا شد، چون ميرزا علي اكبر خان دهخدا با مطالب خود تحت عنوان چرند و پرند نثر طنزآميز را به مرحله تازه‌اي برد؛ اين روزنامه صورتي ديگر از طنز پيش رو مي‌نهد كه تا آن روزگار سابقه نداشت، روي سخن چرند و پرند با مردم بود، از زبان آنها وام مي‌گرفت، مضامين دست آموز زندگي را پرورش مي‌دهد و معنايي تازه به آنها مي‌بخشد و كليت هم تافته‌اي پديد مي‌آورد و به طنزي تازه نفس بدل مي‌كند.
غفاري جاهد ابراز داشت: خرافات مذهبي، صبر و تسليم به قضا و قدر و گوشه‌گيري، موهومات و تعصبات، مستبد خويي و فساد دستگاه قدرت و خيانت و خبائث مشتي ستم پيشه و رياكاري آنها و غيره درونمايه‌ها و مضاميني هستند كه در فحواي كلام طنز آميز دهخدا سرريز مي‌شوند و با عبارات ساده و قوي‌ترين نظم و اسلوب بيان مي‌شوند.
اين استاد ادبيات با اشاره به ديگر شاعر طنزپرداز اين دوره يعني «اشرف‌الدين گيلاني»، اضافه كرد: روزنامه نسيم شمال كه هر هفته توسط سيد اشرف الدين منتشر مي‌شد حاوي سروده‌ها و نوشته‌هاي خود او بود كه به طنز بيان مي‌كرد، روزنامه وي به قدري در ميان مردم مشهور و محبوب بود كه براي خواندن آن لحظه شماري مي‌كردند و خود سيد اشرف را هم «آقاي نسيم شمال» مي‌ناميدند، او يكي از مهمترين طنزپردازان اين دوره محسوب مي‌شود.

* طنز نسيم شمال طنز تفسيري، گاه مستقيم و سرراست با نگرشي هزل آميز است

وي تاكيد كرد: طنز نسيم شمال طنز تفسيري است و گاه مستقيم و سرراست با نگرشي هزل آميز، نظرگاه بزله‌پرداز با روحي لطيف در پس پشت آن دارد، چرخش‌هاي ذهني سيد اشرف ساحت‌هاي مختلفي را در بر مي‌گيرد، او تفسير كننده عادت‌ها و انگارهاي زمانه به شيوه طنز و بذله است، روزنامه او انباشته از مضامين پوشيده و پنهان و نكته‌هاي روشن و ناروشن اجتماعي - سياسي، قلمش تلخ و گزنده و حكايت از بي خبري مردم دارد.
وي با اشاره به نام «بهار» گفت: بهار از ديگر طنزپردازان است، او كمتر در عالم طنز و هزل جولان مي‌دهد، اما گاهي كه با كاروان سياست همراه مي‌شود، شوخ طبعي خود را به حيطه افعال و كلمات مي‌كشاند. هجويه‌هاي بهار تلخ، ولي فحاش و دريده گو نيست.
به گفته وي، يكي از اشعار سياسي و طنز آميز بهار "نوش جانت " نام دارد، درباره سرتيپ محمد خان درگاهي رئيس شهرباني كه مردي ظالم بود و بعد مورد غضب شاه واقع شد و به زندان افكنده شد سروده شده است: «اي محمد خان به دژباني فتادي نوش جانت»
اين كارشناس ارشد ادبيات فارسي در ادامه سخنان خود تصريح كرد: از جمله شاعران عمده اين دوره كه مانند بهار گاهي شعر طنز آميز نوشته فرخي يزدي و ميرزاده عشقي را بايد نام برد، جالب اينكه هر دو، تا پايان زندگي دست از اعتقادات سياسي خود بر نداشتند و در اين راه جان باختند، اشعار سياسي و انتقادي اين دو شاعر بيشتر به صورت انتقاد مستقيم بود.
غفاري جاهد با اشاره به اينكه فرخي زباني عفيف‌تر و ديد سياسي و وسيع تري از عشقي داشت، ادامه داد: فرخي زباني عفيف‌تر و ديد سياسي و وسيع تري داشت، ولي اشعار طنز آميز او نيز كم است، فرخي مانند لاهوتي شاعري رئاليست و سوسياليست بود كه در قالب‌هاي كلاسيك شعر فارسي مطالب سياسي و اجتماعي مي‌نوشت و كمتر دور مزاح و طنز مي‌گشت.
انتهاي پيام/و/

هیچ نظری موجود نیست: